پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص118

نمى توان بر وحيانى بودنِ آن پاى فشرد. از اين گذشته، بررسى آيات مذكور حقيقتى ديگر را نشان مى دهد. اكنون بجاست كه بر آن آيات مرورى داشته باشيم: در سوره انعام، آيه مورد استشهاد پيش و پسى هم دارد كه بايد همراه آن نگريسته شود: (وَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّن افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً اَوْ كَذَّبَ بِاياتِه اِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظّالِمُونَ . وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَميعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذينَ اَشْرَكُوآ اَيْنَ شُرَكآؤُكُمُ الَّذينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ . ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ اِلاّ اَنْ قالُوا وَاللهِ رَبِّنا ما كُنّا مُشْرِكينَ . اُنْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى اَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ . وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ اِلَيْكَ وَجَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ اَكِنَّةً اَنْ يَفْقَهُوهُ وَفى اذانِهِمْ وَقْرًا وَاِنْ يَرَوْا كُلَّ ايَة لايُؤمِنُوا بِها حَتّى اِذا جآؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا اِنْ هذآ اِلاّ اَساطيرُ الاَْوَّلينَ . وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْئَوْنَ عَنْهُ وَاِنْ يُهْلِكُونَ اِلاّ اَنْفُسَهُمْ وَما يَشْعُرُونَ.) (1) چه كسى است ستمكارتراز آنكه به خدا دروغ مى بندد يا آيات او را دروغ مى انگارد؟ هر آينه ستمكاران رستگارى نيست . روزى همه را گرد آوريم، سپس به آنها كه شرك آورده اند بگوييم: آن كسان كه مى پنداشتيد كه شريكان خدايند اكنون كجايند؟ عذرى كه مى آورند جز اين نيست كه مى گويند: سوگند به خدا پروردگار ما كه ما مشرك نبوده ايم. بنگر كه چگونه برخود دروغ بستند و آن دروغها كه ساخته بودند ناچيز گرديد . بعضى از آنها به سخن تو گوش مى دهند ولى ما بر دلهايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را در نيابند و گوشهايشان را سنگين كرده ايم. و هر معجزه اى را كه بنگرند بدان ايمان نمى آورند. و چون نزد تو آيند، با تو به مجادله پردازند. كافران مى گويند كه اينها چيزى جز اساطير پيشينيان نيست . اينان مردم را از پيامبر باز مى دارند و خود از او كناره مى جويند و حال آن كه نمى دانند كه تنها خويشتن را به هلاكت مى رسانند.


1. انعام / 21 تا 26.