پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص109

خواهيم كرد و شما را از ما شكنجه اى سخت خواهدرسيد . گفتند: شومى شما، با خود شماست. آيا اگر اندرزتان دهند چنين مى گوييد؟ نه، مردمى گزافكار هستيد . مردى از دور دست شهر دوان دوان آمد و گفت: اى قوم من، از اين رسولان پيروى كنيد . از كسانى كه از شما هيچ مزدى نمى طلبند، و خود مردمى هدايت يافته اند، پيروى كنيد . چرا خدايى را كه مرا آفريده و به نزد او باز گردانده مى شويد، نپرستم؟ آيا سواى او خدايانى را اختيار كنم، كه اگر خداى رحمان بخواهد به من زيانى برساند، شفاعتشان مرا هيچ سود نكند و مرا رهايى نبخشند؟ و در اين هنگام من در گمراهى آشكار باشم. من به پروردگارتان ايمان آوردم. سخن مرا بشنويد . گفته شد: به بهشت درآى. گفت: اى كاش قوم من مى دانستند كه پروردگار من مرا بيامرزيد و در زمره گرامى شدگان درآورد. و از آن پس بر سر قوم او هيچ لشكرى از آسمان فرونفرستاديم. و ما فروفرستنده نبوديم . جز يك بانگ سهمناك نبود كه ناگاه همه بر جاى سردشدند. نوع ديگر آن است كه از آغاز، پيام و معنا به صورت قصّه اى تمثيلى بيايد، مانند قصّه «دو فرشته و داوود». دكتر خلف الله دليلى خاص ارائه نمى دهد كه چرا اين قصّه يا قصّه سوره يس تمثيلى است، ليكن از مجموعه گفتارش مى توان برداشت كرد كه وى با قراءتى ذوقى از قصّه هاى قرآن احساس مى كند كه برخى از آن ها در جهان خارج تحقّق نيافته اند و قرآن صرفاً براى تمثيل از آن ها مدد گرفته است. او با همين برداشت، مصاديقى از قصّه هاى تمثيلى نوع دوم را مى آورد و البتّه در هر مورد، از مفسّرانى چون طبرى و زمخشرى و فخر رازى، همراه تأييدهاى تفسير المنار، شواهدى براى برداشت خويش ذكر مى كند. اينك مصداق هايى را كه وى براى قصّه تمثيلى نوع دوم برشمرده است، مى آوريم: 1. (اِذْ قالَ الْحَواريُّونَ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطيعُ رَبُّكَ اَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مآئِدَةً مِنَ السَّمآءِ قالَ اتَّقُوا اللهَ اِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ . قالُوا نُريدُ اَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا ونَعْلَمَ اَنْ قدْ صَدَقْتَنا وَنَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشّاهِدينَ . قال عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللّهُمَّ رَبَّنا اَنْزِلْ عَلَيْنا مآئِدَةً مِنَ السَّمآءِ تَكُونُ لَنا عيداً )