مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص103
تفسير چنين كتابى روى مى آورد، بايد آن را صادق بشمارد و به حقِّ ناب درباره آن بسنده كند.(1)
اكنون كه چكيده اى از نظريّات در باب انواع قصّه هاى قرآن تقرير شد و نظريّه «واقعى بودن قصّه هاى قرآن» پس از ارزيابى و ردّ نظريّه «راه يافتن خيال» اثبات گشت، نوبت به آن رسيده است كه ديدگاه دكتر خلف الله در باب انواع قصّه هاى قرآن، يعنى ديدگاه سوم، را به تفصيل از نظر بگذرانيم و حقيقت نظريّه وى را از كلامش جويا شويم. او به چهار نوع قصّه اشارهورزيده و مراد خويش از سه نوع اوّل، تاريخى و تمثيلى و اسطوره اى، را به تفصيل بيان كرده است; امّا در باب قصّه رمزى يا نمادين چندان سخنى نگفته است. از اين رو، ما نيز نخست تعريف سه نوع اوّل را از زبان او آورده، نقد مى كنيم و آن گاه خود به تفصيل در باب قصّه نمادين به بررسى خواهيم پرداخت.
تعاريف زير چكيده سخنان دكتر خلف الله درباره سه نوع قصّه تاريخى، تمثيلى، و اسطوره اى است: 1. تاريخى: قصّه هايى كه بر مدار شخصيّت هاى تاريخى همچون پيامبران و رسولان مى چرخند و دانشوران پيشين مى پنداشتند كه رويدادهاى روايت شده در آن ها رويدادهايى تاريخى اند. همگان وجود اين نوع قصّه در قرآن را