پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص100

با دكتر خلف الله همداستان شمارند. جالب است كه او با همه نو سخنى ها در عرصه فرهنگ و هنر دينى، از حقيقت بزرگ صدق وحى غفلت نورزيده است. او ظاهراً در اثناى كشمكش هايى كه كتاب دكتر خلف الله برانگيخته بوده، در چاپ سوّم اثر خويش سخنى آورده روشن و روشنگر: صدق قصّه هاى قرآن صدق واقعى است… و هرگاه هم از رويدادها يا شخصيّت هايى در قصّه هاى قرآن ياد شده باشد كه در تاريخ نام و نشانى از آن ها نيست، بايد قرآن را در برابر تاريخ حجّت دانست; زيرا قرآن نازل شده حكيم داناست و تنها متن دينى سالم مانده از تحريف و تزوير در طول تاريخ است.(1) سيّد قطب، در همان جا، همچنين مى نويسد: من در شگفتى ام كه چرا از تعبير «هنرى» چنين به ذهن متبادر مى شود كه يك اثر بافته خيال و ساخته وهمِ غير معقول است. مگر نمى توان حقايق را با شيوه اى هنرى وعلمى عرضه كرد، يعنى هم صادق و واقعى باشد و هم هنرى وعلمى؟ آيا از اين رو كه «هومر»، ايلياد و اُديسه را از روايات اساطيرى بر ساخت؟ يا از اين رو كه نويسندگان داستان و قصّه كوتاه و رُمان در اروپا، در هنر آزاد خود، چندان به واقعيّات توجّه ندارند؟ آرى، اين هنر است، امّا نه همه هنر. حقيقت را نيز مى توان به گونه اى كاملا هنرمندانه عرضه كرد. تصوّر اين مطلب سخت نيست، مشروط به اين كه خود را از اين «عقلانيّت وام گرفته از ترجمه هاى غربى» برهانيم و از نمونه هاى صرفاً غربى روى بگردانيم و در اصطلاحات رايج بازنگرى فراگيرى داشته باشيم.(2)

سخن علاّمه طباطبايى

استادِ علاّمه، آقاى طباطبايى، كه سخنش در بسيارى از مقولات قرآنى محلّ عنايت صاحب نظران است، نيز ـ با آن كه از برخى اشاراتش در باب قصّه


1. سيّد قطب: التّصوير الفنّى فى القرآن، ص 255 تا 259 (گفتارى درباره چاپ سوم كتاب). 2. همان، ص 259.