مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص91
قرآن براى آن كه اين دوگانگى را بنمايانَد ناچار است قول منافقان را بياورد و به آن تمسّك كند. اين تمسّك به معناى پذيرش سخن آنان يا دستمايه ساختن آن نيست، بلكه صرفاً براى نشان دادن تعارض ميان ظاهر وباطن ايشان است. به بيان ديگر، در اين مورد گونه ديگرى در تصوّر نمى گنجد تا بگوييم اگر قرآن به آن گونه ديگر سخن مى گفت نتيجه اى ديگر داشت و اكنون كه چنين سخن گفته نتيجه اى ديگر دارد كه عبارت است از «پايه نهادنِ سخن بر اساس قول منافقان». 2. شواهد خلف الله از كتب تفسير و تاريخ دكتر خلف الله بر آن است كه هرگز نمى توان قصّه هاى قرآن را با واقعيّات تاريخى كاملا سازگار دانست. به اعتقاد او، پايبندى به نگرش تاريخى در قصّه هاى قرآن، با سه مشكل بزرگ رو به روست: يك. ناسازگارى برخى از اشارات تاريخى قصّه هاى قرآن با واقعيّات مسلّم مورد پذيرش تاريخ نگاران. دو. تكرار صحنه ها و گفت و گوها و اوصاف از يك قصّه واحد به شكل هاى گوناگون، در آيات مختلف. سه. ناهماهنگى بعضى از وقايع قصص قرآن با عقل سليم.(1) پيش تر، به تفصيل و در جاى خود، راجع به مورد دوم سخن گفتيم. اينك بجاست شواهد او در موارد يكم و سوم را بياوريم. او به جست و جويى پرگستره در كتب تفسير و تاريخ پرداخته و نمونه هايى را در اثبات دو مورد مزبور ارائه داده است. براى دريافت سخن وى، به مواردى از اين نمونه ها، حسب نقل او، اشاره مى كنيم. خلف الله در اثبات ناسازگارى برخى از قصّه ها با اقوال تاريخى، به نمونه هايى از اين دست استناد ورزيده است. فخر رازى درتفسير آيه (وَقالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لى صَرْحًا لَعَلّى اَبْلُغُ الاَْسْبابَ) (2) مى نويسد: يهوديان مى گويند پژوهشگران تاريخ بنى اسرائيل و فرعون اتّفاق نظر دارند كه
1. الفنّ القصصى فى القرآن الكريم، ص 29 تا 42. 2. مؤمن / 36.