مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص86
(اَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذه اِلَى الْمَدينَةِ فَلْيَنْظُرْ اَيُّها اَزْكى طَعامًا فَلْيَأتِكُمْ بِرِزْق مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ اَحَدًا . اِنَّهُمْ اِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ اَوْ يُعيدُوكُمْ فى مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا اذًا اَبَدًا . وَكَذلِكَ اَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوآ اَنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَاَنَّ السّاعَةَ لا رَيْبَ فيْهآ اِذْ يَتَنآزَعُونَ بَيْنَهُمْ اَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيانًا رَبُّهُمْ اَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلى اَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيهِم مَسْجِدًا . سَيَقُولُونَ ثَلثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغيْبِ وَيَقُولوُنَ سَبْعةٌ وَثامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبّى اَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ ما يَعْلَمُهُمْ اِلاّقَليلٌ فَلاْ تُمارِفيهِمْ الاّ مِرآءً ظاهِرًا وَلا تَسْتَفتِ فيهِمْ مِنْهُمْ اَحَدًا . وَلا تَقُولَنَّ لَشَىْء اِنّى فاعِلٌ ذلِكَ غَدًا . اِلاّ اَنْ يَشآءَ اللهُ وَاذكُرْ رَبَّكَ اِذا نَسِيْتَ وَقُلْ عَسى اَنْ يَهْدِيَنِ رَبّى لاَِقْرَبَ مِنْ هذا رَشَدًا . وَلَبِثُوا فى كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَة سِنينَ وَازْدادُوا تِسْعًا . قُلِ اللهُ اَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اَبْصِرْبِه وَاَسْمِعْ مالَهُمْ مِنْ دُونِه مِنْ وَلِىٍّ وَلا يُشْرِكُ فى حُكْمِه اَحَدًا . وَاتْلُ مآ اُوحىَ اِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِه وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِه مُلْتَحَدًا.) (1)
ما خبرشان را به راستى براى تو حكايت مى كنيم: آنها جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما نيز بر هدايتشان افزوديم. بر دلهايشان نيرو بخشيديم، آنگاه كه برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است. جز او كسى را خدا نخوانيم كه هر گاه چنين كنيم، سخنى سخت كفرآميز گفته باشيم. اينان كه قوم ما هستند، به جز او خدايانى اختيار كرده اند. چرا براى اثبات خدايى آنها دليل روشنى نمى آورند؟ كيست ستمكارتر از كسى كه به خدا دروغ مى بندد؟ اگر از قوم خود كناره جسته ايد و جز خداى يكتا خداى ديگرى را نمى پرستيد، به غار پناه بريد و خدا رحمت خويش بر شما ارزانى دارد و نعمتتان را در آن مهيا دارد . و خورشيد را مى بينى كه چون بر مى آيد، از غارشان به جانب راست ميل مى كند و چون غروب كند ايشان را واگذارد و به چپ گردد. و آنان در صحنه غارند. و اين از آيات خداست. هركه را خدا هدايت كند هدايت يافته است و هركه را گمراه سازد هرگز كارسازى راهنما براى او نخواهى يافت . مى پنداشتى كه بيد ارند حال آنكه در خواب بودند و ما آنان را به دست راست و دست چپ مى گردانيديم، و سگشان بر
1. كهف / 13 تا 27.