مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص81
موسى به طور، به شكل هاى گوناگون در قرآن روايت شده است؟» او اين تكرارهاى ناسازگار را نشانه آن مى داند كه قرآن اصولا در مقام روايتِ تاريخى يك رويداد نيست، بلكه به شيوه هنرمندانه، هرگاه لازم باشد در وقايع تصرّف مى كند. پيش تر، به تفصيل اين اشكال را شرح كرده، پاسخ آن را آورديم ونتيجه گرفتيم كه اين منظره هاى چند گانه «برداشت»(1)ها و نماهاى گونه گون از يك صحنه اند كه از زواياى مختلف گرفته شده اند و آن گاه كه كنار هم قرار گيرند، يكديگر را كامل مى كنند. پس در حقيقت، در خدمتِ هم هستند و نه متعارض با هم. در توضيح جنبه ديگر، دكتر خلف الله ادّعا مى كند: «اساساً قرآن نمى خواهد حوادث را از جنبه تاريخى روايت كند، بلكه آن ها را به همان شكل كه در خاطره و ذاكره تاريخى اهل كتاب ثبت شده و با اعتقاد اساطيرى آنان سازگار است، بازمى گويد. به اين ترتيب، نمى توان به قرآن اعتراض كرد كه چرا از واقعيّت عدول كرده است».(2)
درباره اين سخن بايد گفت كه چنين تصويرى از قرآن تنها با ديدگاه كسانى سازگار است كه قرآن را وحى خداوند نمى دانند. و اين ديدگاه از آنِ شمارى از خاور پژوهان است كه مادّه سخن قرآن را مأخوذ از كلام يهود و نصارا مى دانند.براى نمونه، به اين سخن خاورپژوه يهودى سرشناس، «گلد زيهر»، بنگريد:
1. «برداشت» به اصطلاح بَصَرى در هنر سينما، مُراد است. 2. يادآورى مى كنيم كه واگفته هاى اين بخش، چكيده سخن خلف الله هستند در: الفنّ القصصى فى القرآن الكريم، ص 20 تا 61.