مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص66
تاريخىِ تمثيلى ملحق به تاريخى است، امّا در ديگرى چنين قصّه اى جداگانه نامگذارى شده و ميان تاريخى و تمثيلى معلّق است. 3. قصّه قرآنى چهار نوع دارد: تاريخى، تمثيلى، اسطوره اى، و رمزى يا نمادين.(1) اين رأى از آن دكتر محمّد احمد خلف الله است كه مفصّلا مورد بررسى قرارخواهد گرفت و البتّه مخالفان فراوانى دارد. از جمله صاحب رأى اوّل، دكتر تهامى نقره، نيز با نظريّه خلف الله مخالف است. خواهيد پرسيد: «پس چگونه او، خود، به قصّه تمثيلى قائل است؟» در پاسخ، بجاست كه درباره رأى دكتر تهامى نقره توضيحى آورده شود. او معتقد است: هر قصّه اى كه در قرآن آورده شده، حتماً حق است، زيرا بر پايه حقايق ثابت و دور از هرگونه خرافه و باطل استوار شده، هرگز از صدق و راستى تهى نيست. و اين از آن روست كه خيال و وهم مبالغه در قصّه قرآنى جا ندارند.(2) با اين حال، دكتر تهامى نقره معتقد است كه صدق و حقيقت در قصّه هاى قرآن، خود، دو گونه دارد: «صدق واقعى» كه در قصّه هاى تاريخى نمود دارد; و «صدق موضوعى» كه در قصّه هاى تمثيلى جلوه مى يابد. او صدق موضوعى را چنين تعريف مى كند: ارائه نمونه هايى از گونه هاى بشرى به شكل حقيقى يا حوادثى كه اتّفاق نيفتاده اند ولى در حكم حوادث واقعى اند، زيرا ممكن است هر لحظه رخ دهند. و اين از آن روست كه با ديدن آن ها، هركس قانع مى شود كه آن نمونه ها يا حوادث ممكن است در هر زمانه اى يافت شوند.(3) از كسانى كه در باب قصّه هاى تمثيلى مشابه اين رأى را دارند، «شيخ
1. در اثر خلف الله، از اين نوع چهارم به قصّه يك خطا (= قصّه آدم) تعبير شده است. 2. سيكلوجيّة القصّة فى القرآن، ص 156. 3. همان، ص 96.