پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص24

همين قصّه هاى قرآنى درس گرفته اند، پيام آموخته اند، ادبيّاتى مستقل بر نهاده اند، و با آن ها زيسته اند. در همان آغاز دعوت نيز قصّه گويى قرآن از ابزارهاى تبليغى آن بود. روايت شده است كه پيامبر سوره «فصّلت» را براى يكى از سركردگان فساد تلاوت مى كرد تا به اين آيات رسيد: ( فَاِنْ اَعْرَضُوا فَقُلْ اَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقةِ عاد وَثَمُودَ . اِذْ جآءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاّ اللهَ قالُوا لَوْ شآءَ رَبُّنا لاََنْزَلَ مَلئِكَةً فَاِنـّا بِمآ اُرْسِلْتُمْ بِه كافِرُونَ . فَاَمّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِى الاَْرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقالوُامَنْ اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً اَوَلَمْ يَرَوْا اَنَّ اللهَ الَّذى خَلَقَهُمْ هُوَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وكانُوا بِاياتِنا يَجْهَدُونَ. فَاَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحًا صَرْصَراً فى اَيّام نَحِسات لِنُذيقَهُمْ عَذابَ الخِزْىِ فىِ الحَيوةِ الدُّنْيا وَلَعَذابُ الاخِرَةِ اَخْزى وَهُمْ لايُنْصَرُونَ.) (1) پس اگر اعراض كردند، بگو: شما را از صاعقه اى همانند صاعقه اى كه بر عاد و ثمود فرود آمد مى ترسانم . آنگاه كه رسولان پيش و بعد آنها نزدشان آمدند و گفتند كه جز خداى يكتا را مپرستيد، گفتند: اگر پروردگار ما مى خواست فرشتگان را از آسمان نازل مى كرد. ما به آنچه شما بدان مبعوث شده ايد ايمان نمى آوريم. اما قوم عاد، به ناحق در روى زمين گردنكشى كردند و گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟ آيا نمى ديدند كه خدايى كه آنها را آفريده است از آنها نيرومندتر است كه آيات ما را انكار مى كردند؟ ما نيز بادى سخت و غرّان در روزهايى شوم به سرشان فرستاديم تا در دنيا عذاب خوارى را به آنها بچشانيم. و عذاب آخرت خوار كننده تر است و كسى به ياريشان برنخيزد. آن گاه كه اين بخش بر آن مفسد تلاوت شد، لرزشى شديد سرا پايش را فراگرفت و با پريشانى و خود باختگى پيامبر را سوگند داد كه از تلاوت آيات بازايستد. سپس با حالى دگرگون نزد قوم خود بازگشت، چنان كه ديگر آثار عناد


1. فصّلت / 13 تا 16.