هنر هشتم-ج1-ص66
پرجاذبه مى تواند باشد ، ما چرا اينها را به سلك نظم نمى كشيم ؟ ! يك هنرمند
مى تواند اين را منتظم بكند به چشم مردم عادى امثال ماها كه نگاه مى كنيم يك حادثه
بسيط يك ساعته است ، يك گلوله اى مى خورد و يك نفرى مى افتد ، اما به چشم يك
هنرمند ظريف انديشه نازك بين ، اين مجموعه اى از حوادث متعددى است كه تسلسل
او در انديشه اين انسان ، معجزه بشرى را نشان مى دهد اينها را هنرمند بايد بيرون
بكشد و ترسيم كند و تقديم جامعه نمايد يعنى مايه هاى هنرى بايد در اين ميدان ها
خرج بشود همين مايه هنرى موجود – حالا همينى كه داريم ، البته تربيت هنرمند و
پرورش ذوقهاى هنرى كه در جامعه كم هم نيست ، يك چيز خيلى مهمى است – بنده در
زمينه مسائل هنرى ، باز هم تاكيد مى كنم كه اولويتها ديده بشود و هنرمند ها با
احساس مسئوليت عميقى كه دارند ، ببينند چه در جامعه امروز ما هست كه چشم
هنرمند برجسته ترين زيبائيهاى اين انقلاب مى داند ، اينها را مشخص كنند ، ترسيم
كنند و در اختيار ديد مردم خودمان و مردم جهان بگذارند كه براى تبليغ خارجى هم
اين بهترين چيزها است
يكى از وسيله هاى تبليغى انقلاب ها و نهضت هاى آزاديبخش بزرگ دنيا ، همين
رمان ها و داستانهاست ما قبل از انقلاب ديده بوديم كه يكى از كارهاى تبليغاتى
بعضى از اين احزابى كه وابسته به مكاتب گوناگون بودند ، نشر چند كتاب قصه بود
كه بعضى از آن قصه ها را بنده خوانده بودم انصافا قصه هاى بسيار عالى و ممتازى
بود و بوسيله قصه ترويج مى كردند ، تبليغ مى كردند و چهره انقلاب را نشان مى دادند
همين حالا هم چنين قصه هايى وجود دارد و روسها در اين زمينه خيلى خوب حركت كرده
و پيش رفته اند و قصه هاى