پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر هشتم-ج1-ص46

نكته آخر اينكه تبليغ اسلام فقط به معناى تعليم هم نيست كه ما يك پيامى را به
يكى بدهيم تا بداند نه ، بلكه تزكيه هم توى تبليغ اسلامى هست اسلام پيغمبر را
نمى فرستد فقط به عنوان يك معلم ، بلكه مى فرستد به عنوان معلم و مربى تبليغ
بنابراين در هر دو ميدان تعليم و تزكيه فعال است و معنا مى دهد اگر اين طور است
، همچنانكه براى تعليم بايد عالم بود ، براى تزكيه بايد مربى و مزكى بود والا
نمى شود و فايده اى ندارد اگر ما در كارهاى تبليغاتيمان چه در سازمان تبليغات و
چه در جاى ديگر توجه بكنيم به اين نكته ، كه آن كسى كه بنا است مبلغ و پيام گذار
باشد بايد همچنانكه عالم به محتواى اين پيام هست و علم لازم را دارد ، عامل به
آن هم باشد ! اگر بگوئيم نداريم ، اين جواب مغنى و كافى نيست زيرا در صورتى كه
كسى باشد كه بگويد و عمل نكند و او را ما مبلغ به حساب بياوريم ، گفتن او اگر نه
هميشه ، اما يقينا در مواردى ، زيانش از نفعش بيشتر است به تزكيه اخلاقى
برادران مبلغ و خواهران مبلغ بايستى خيلى توجه بشود خودسازى وظيفه همه ما است ،
كه اين كار را انجام بدهيم و اگر اين كار را بتوانيم بكنيم انشا الله توفيق دست
خواهد داد بهر حال من به عرايض كوتاه خودم پايان مى دهم و اميدوارم كه همه ما
بتوانيم در اين راه و اين خط توفيق پيدا كنيم سازمان تبليغات حقا يك تشكيلات
لازمى بود و جاى خالى را پر كرد البته تبليغ در شكل وسيع و گسترده اش از اين
بسيار وسيع تر است بايد تبليغات را فقط هم منحصر به سازمان تبليغات نكرد ، كه
برادران ما هم در سازمان تبليغات چنين نظرى ندارند خوب هزاران نفر از امكانات
خودشان استفاده مى كنند ، تبليغ مى كنند اما سازمان تبليغات مى توانست سياست
گذارى كند ، مى تواند بهترينش را هميشه ارائه بدهد ، مى تواند به عنوان يك الگويى
براى مبلغين متفرق