هنر هشتم-ج1-ص39
بود و يك نفرى هم آنرا تكرار كرده ، بعد هم شده است يك عرف رايج بعد هم اگر
يك آدم هوشمند و دانشمندى هم خواسته با آن مخالفت كند يا نتوانسته و يا جرات
نكرده است ما بايد توجه كنيم كه اسلامى را كه مى خواهيم تبليغ بكنيم ، از اين دو
گرايش انحرافى مبرا باشد كار سختى هم هست ، اما بايد اين كار بشود اگر مبلغ ما
امروز چه اكنون در چهار چوب سازمان تبليغات ، و چه در غير او – اين بحث مربوط
به سازمان تبليغات نيست ، مربوط به كل تبليغات كشور است و چون حالا راجع به
تبليغات صحبت مى كنيم ، من اين را عرض مى كنم – اگر مبلغ ما امروز از اسلام حرفى
را بزند كه متقن نباشد ، مستند نباشد ، قابل دفاع نباشد و به هر حال مستدل نباشد
– حداقل اينكه بايد مستدل باشد و يك استدلالى پايش باشد ، متكى به استحسان شخصى
و فردى باشد كه اگر پاى منطق را پيش بكشند ، ممكن است هيچ كس را قانع نكند –
اين جور چيزها را ببرند و تبليغ بكنند ما ضرر كرده ايم و هر چه بودجه و امكانات
صرف آن بشود ، يقينا ما خسارت عايدمان شده است در محتواى اسلامى كه مى خواهد
داده بشود ، يكى از آن چيزهاى اساسى كه در تبليغ مهم است و بايد ما به آن
بينديشيم اين است كه واقعا آن كسانى كه تبليغ مى كنند ، آن كسانى كه مى روند
حرفهاى اسلام را به افراد گوناگون مى زنند ، چه مى گويند و از كدام تفكر اسلامى و از
كجاى اسلام و با چه استدلال و منطقى دفاع مى كنند ؟ اين بايد روشن باشد و بايد روى
اين توجه و تكيه بشود اين يك نكته نكته ديگر اين است كه ما در تبليغ اسلام مثل
همه كارهاى ديگر اولويت هاى تبليغى را بايد بشناسيم ، يك چيزهايى در اولويت
نيست ، چه لزومى دارد كه ما آنرا بيان كنيم و هم ذهن مخاطب را و هم زبان خودمان
را و هم هر آنچه كه در وصل اين ذهن و