پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص109

بيزار مى شود . پس تكنيك قوى در كار هنرى خيلى مهم است . بهترين مضامين را
دست شاعرى كه شعر بد مى گويد بسپريد ، او مضمون را ضايع خواهد كرد . پس تكنيك
قوى شرط اول است ، شرط تأثير است ، اصلا شرط مفيد بودن است . يعنى اگر نمايش
بد اجرا شد ، اين تعريف و تمجيدى كه من از تئاتر كردم ( و خيلى كمتر از حد
آنست ) ديگر متعلق به آن نمايش نخواهد بود ، اين تعريف و تمجيدها همه از آن
نمايش خوب است ، از آن يك ارائه ى صحيح و قوى ست . بنابراين كسانى كه فنان
اين امور و استادند و صاحبنظر و صاحب هنراند ، بايد هر طور كه ممكن است سعى
كنند به كسانى كه مى خواهند اين كار را بكنند ، اين حقيقت را تفهيم كنند تا اگر
چيزى ضعيف و سست است ، بيرون نيايد .

در دنياى شعر ( چون تئاتر در گذشته ى كشور ما سابقه اى ندارد جز در شكل همان

شبيه خوانى ها و روحوضى هاى سابق و به شكل جديد هنر تقريبا جديدالولاده اى ست
لذا از شعر مثال مى زنم ) شعر فارسى كه سابقه ى كهنى در جامعه ى ما و در زبان ما
دارد و نيز در زبان عربى كه زبان نزديك و از همه جهت همسايه ى ماست شعراى
بزرگى بودند كه يك سال در يك قصيده كار مى كردند . شعراى عرب گاهى قصايدى
داشتند كه به آنها قصايد([ جوليات]( مى گفتند بمعنى يكساله ، يكسال روى يك
قصيده ، پنجاه و شصت بيت كار مى كرده اند ، چنين قصيده اى مثل آن است كه بر
كتيبه اى از سنگ خارا نقر شده باشد ، اين ديگر از سنگ تاريخ پاك شدنى نيست
و تا الان هم با آنكه مضمونش در حقيقت هيچ است اما كار هنرى آنقدر قوى و محكم
است كه باقى مانده است . بنده گاهى خودم بعضى از اشعار شعراى عرب را در ذهن
دارم كه اگر مضامينش را امروز كسى كه در شعر فارسى بگويد ، بدون دستور ما كميته
به سراغش خواهد رفت ! ولو توصيه هم بكنيم ولش نخواهد كرد ! يعنى مضمون از
اين گونه مضمونهاست و هنوز در ذهن بنده مانده ! اما هزار و صدسال يا
هزارو دويست سال قبل گفته شده است . هنر خوب باقى مى ماند ، هنر خوب اين