هنر-ج1-ص97
س : در زمينه ى سينما و دست اندركاران آن شما براى دولت تنها نقش نظارتى
قائل هستيد يا نقش ارشادى ، هدايتى و حمايتى نيز قائل مى شويد ؟ به نظر شما
دولت تا چه حد بايد از سينماى مطلوب و موردنظر جمهورى اسلامى حمايت كند ) .
پاسخ : عرض كنم كه در مورد دولت من اعتقادم اينست كه بخصوص در كار سينما
دولت نمى تواند بركنار از مسؤوليتهاى تعيين كننده باشد ، مقصودتان از نظر
نظارت چيست ؟ اگر نظارت يك چيزى است كه شامل هدايت و كنترل و احيانا
جلوگيرى از چيزهاى بد مى شود ، بله ، بايد نظارت كرد . اگر نمى شود ، نخير
نظارت كافى نيست . اعتقاد من اين است كه دولت بايد در مسائل مربوط به سينما
حضور و دخالت فعال داشته باشد . اين به معناى چند چيز است ، هم به معناى
تشويق حقيقى هنرمند انقلابى است ، يعنى كمك كند . امكانات در اختيارش بگذارد
، معروفش كند . براى استفاده او از همين فستيوالها تشكيل بدهد ، براى آموزش
او از هر امكان مفيدى استفاده كند . براى رشدش صحنه را از عناصرى كه مانع رشد
او مى شوند خالى كند . در مورد بخش مضر قضيه در مقابل آن كسانى كه از فيلم و
سينما ابزارى عليه جمهورى اسلامى مى توانند بسازند هوشمندانه برخورد كند و مانع
شود و نگذارد ، اين نمى شود كه ما سينماى فارسى را بدهيم دست كسانى كه با
انقلاب آشتى نيستند . يعنى ايمان عمومى مردم كه برايش حاضرند جانشان را فدا
كنند و انقلابى كه براساس مترقى ترين هدفها در دنياى امروز شكل گرفته ، اختيار
بخش عظيم و برجسته از تغذيه فرهنگى مردمش را به دست كسانى بدهند كه آن
ايده آلها را قبول ندارند ، آن مردم را قبول ندارند و آن انقلاب را قبول ندارند .
بنابراين دولت بايستى در اين زمينه حضور داشته باشد . البته اين بدين معنى
نيست كه همه سرمايه گذاريهاى سينما را بايد دولت بكند . ما فكر مى كنيم كه
شايد چاره اى جز اين نباشد . در حال حاضر اگر ما بخواهيم سينما يك حركت