هنر-ج1-ص96
نبوده اند و لذا هر كارى دلشان خواسته ، كرده اند . با نظر من اين عده تاكنون بد
عمل كرده اند و حتى در همين سريالهائى هم كه در تلويزيون نمايش داده مى شود ،
برخوردشان بد بوده است . من نسبت به همين سريال سربداران اعتراض دارم . من
مى گويم اينها مى توانستند جاى اشخاص را عوض كنند . اصلا هيچ لزومى نداشت كه
يك بازيكن قوى نقش قاضى شارح را داشته باشد و يك نفر جوان كم جاذبه در نقش
حسن جورى بازى كند ، من نمى توانم باور كنم كه در اين سريالها دقت لازم شده باشد
و در عين حال اين طور در بيايد . يا بى دقتى شده و يا حتى مثلا ذره اى عناد هم
بخرج داده شده است . من حالا در مورد سريال سربداران نمى گويم بلكه در مورد كل
جرياناتى كه در عالم سينما و فيلم سازى ما وجود دارد صحبت مى كنيم . بنابراين در
استفاده از اين طبقه سوم و دسته سوم هر چه مى توانيد هوشمندانه برخورد كنيد . ما
نمى توانيم انقلاب ، مردم ، احساسات مردم و خيل عظيم حزب ا. . . را كه مصمم
و جدى است تا از انقلاب خود دفاع كند ، نديده بگيريم تا حفظ حرمت كارگردانى را
– كه تا ديروز هر كارى مى خواسته اند انجام مى داده و هر سازى كه مى زدند واقعا
مى رقصيده است – كرده باشيم . چنين چيزى اصلا معنا ندارد ، اين از همان مواردى
است كه من مى خواهم بگويم ، اصلا سر به تنش نباشد . اين كارگردانى كه مردم را و
احساساتشان را و ارزشهايشان را نديده مى گيرد و حاضر نيست مايه بگذارد ، اگر هم
اثرى مى سازد چيز دوپهلوئى نه چندان خوب و نه چندان بد است كه مثلا اگر يك روزى
هم بختيار برگشت بتواند جوابى داشته باشد ! اين شخص اصلا نسازد بهتر است يعنى
ما اصلا سينماهايمان را ببنديم ، من ترجيح مى دهم كه سينماى فارسى تعطيل شود و از
لحاظ رونق ، رونق كمترى و از لحاظ فروش و عرضه و توليد فيلم ، فروش و عرضه
كمترى داشته باشد تا اينكه فيلمهائى بيايد كه دلش با انقلاب نيست و از روى يك
نيت خالص نسبت به انقلاب ساخته نشده باشد .