پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص76

گنجينه هاى معانى براى ملتهاى جوينده و مشتاق بوده است . و امروز مانند هميشه
عزيزترين هديه ى احباب سخن و ارباب خرد را مى توان در بدايع طيبات ديوان او و
زيباترين گلهاى انديشه بشرى را در گلستان مصفاى نظم و نثر او جست و يافت .

شرف سعدى بر بسيارى از سرايندگان پارسى در آن است كه قدر سخن را نشكسته

و آنرا دست مايه ى تقرب و ارتزاق نساخته است . بسى اندك اند زبان آورانى كه
گوهر آسمانى سخن را در پاى اهريمنان زمانه نريخته و تيغ ستم را بدان صيقل نداده
باشند . سعدى يكى از اين نادرگاه است كه اگر گاه زبان به ستايش گشوده ،
در ساغر زرين مدح خود جز داروى شفابخش و گاه تلخ پند و اندرز نريخته است .

شعر و نثر فاخر اين جهانديده ى انسان شناس صادق ، همواره پيامى را با خود حمل

كرده است ، يا از منبع وحى و گنجينه ى قرآن و حديث و يا از پرتو دل و احساس
صاف و بى غش خود او .

شيوه ى سخن بى تكلف و شفاف او نيز امتياز ديگر اين آموزگار بزرگ مردمى و

محبت است . كلام او چون جوى آب زلالى ، ذره ذره ى جان مستمع را سيراب مى كند و
بى هيچ غبار تصنع ، بر دل او مى نشيند . بسيارند آنها كه در هر دو قلمرو نظم و
نثر ، سمند فصاحت تاخته اند ، اما فقط سعدى است كه شعرى روان چون نثر و نثرى
آهنگين چون شعر پديد آورده و آميخته ى ( 1 ) شگفت آورى از مضمون و تركيب و معنى
و لفظ در هر دو عرصه فراهم ساخته است .

بارى اينك ، بهانه اى براى ابراز شيفتگى به اين سخن ساز معنى پرداز فراهم

آمده و بجاست كه كلام او كه قرنها خاطر حزين و شاد را به خود مشغول كرده و
از عشق و جوانى تا ضعف و پيرى را در بر گرفته و آداب صحبت را به پير و برنا
آموخته و رازهاى تربيت را براى عالم و عارف گشوده ، امروزه حد آن نگهداشته و
حق آن گزارده شود و اين حق گزارى بدون معرفت درست او ، ممكن نخواهد شد .