پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص69

بهرحال در اين تقويت هنرى ، هر چه مى توانيد ، كار كنيد . مبادا شاعر جوان ،

به مجرد اين كه پنجاه يا صد غزل گفت و در هر غزلى يكى دو بيت خوب بود و تحسين
افرادى را برانگيخت ، پيش خود فكر كند كه ديگر از درست كردن شعر خود ، بى نياز
است ابدا . حتى شاعران قوى ، شاعرانى كه بيست سال است شعر مى گويند ، از
تصحيح و اصلاح بى نياز نيستند . تقويت روح شعرى و هنرى چيزى ست كه شاعر تا آخر
بدان احتياج دارد ، براى اينكه هنر حد ندارد . همينطور بالا و بالا مى رود ، مگر
خودتان بخواهيد متوقف بشويد . انتقاد را حتما بخواهيد . دنياى شعر از
دنياهايى ست كه در آن بايد انتقاد را بخواهيد . حتى انتقاد پذيرفتن و گوش كردن
به
انتقاد هم كافى نيست . چيزى كه واقعا لازم است ، انتقاد خواستن و دنبال انتقاد
دويدن است . ما انجمن هاى ادبى ديده ايم ، در مشهد در عرض سالهاى متمادى انجمن
ادبى داشتيم . اگر شعرى در آن خوانده مى شد و حضارى كه در مجلس بودند ، در مورد
آن شعر سؤال نمى كردند ، اعتراض نمى كردند ، ترديد نمى كردند ، نشانه ى آن بود
كه اين شعر ، شعر بيخودى ست . وگرنه در مورد شعر خوب ، ممكن نبود كه حرف
نزنند . گاهى بعضى از شعرا از جاهاى ديگر به عنوان ميهمان به اين انجمن مى آمدند
و به احترام آنها حرفى زده نمى شد ولى غالبا سطح اشعار اين كسان پايين تر از
سطح شعرهايى بود كه در آن انجمن مى خواندند . به هر حال ، شعر را بايد چكش كارى
كرد . بايد در مورد آن كار كرد . ما در هر شهر انجمن هاى ادبى ، لازم داريم .
البته اين كنگره ى شعرى بهانه ى بسيار خوبى براى اجتماع شماست . اما كافى نيست
. من نمى دانم آيا در جريان اين كنگره ها هرگز اتفاق افتاده است كه يك نفر ،
چند نفر بلند شوند چند نكته را بگويند . بگويند آقا اين بيت اين ايراد را
دارد ، جاى اين كلمه بايد عوض شود . آن دو تا مصرع بايد جايشان با هم عوض شود
، اين تركيب ، تركيب غلطى ست ، اين مضمون تكرارى ست ، يا نه ؟

پس ظرفيت هنرى و مايه ى هنرى شعر هم موضوع دوم است . اين كار بايد در