پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص23

هنر در رژيم گذشته

هنر در نظام قديم ، مظلوم بود ، چون از ارزشها و آرمانهاى انسانى جدايش كرده

بودند . . . آنها كه به زور و زر تكيه داشتند ، ابزارى براى استوار ماندن تخت و
قدرت خود مى خواستند . هنر محكوم بود كه در خدمت هدفهاى زورگويان و زراندوزان
درآيد ، هر جا لازم شد توجيه گر راه و كار آنها و هرگاه نياز افتاد حربه اى بر
ضدارزشهاى اصيل و در همه حال مخدر و گمراه كننده باشد . تنها هنگامى كه ايمان و
گستاخى در هنرمندى به هم مى رسيد ، هنر در خدمت اصالتها و ارزشهاى حقيقى درمى آمد
و اين بسى كمياب و زودگذر بود]( 1 ) .

انقلاب اسلامى ، زنجير ستم را از گردن هنر هم گشوده است . اما طوق فرهنگ منحط

و اغواگر غربى را از گردن آنها كه به آن خو گرفته و دل بسته اند ، به آسانى
نمى توان گشود . هنرمندان تربيت يافته در نظام منحط ستمشاهى از اين جمله اند و
چنين است كه امروز هم بايد هنر روئيده در گلخن ارزشهاى طاغوتى را به چشم يك
خطر ديد . ( 2 )


1 ) – پيام به([ نخستين جشنواره سراسرى تئاتر دانشجويان]( ، 16 / 5 / 1364 .

2 ) – همانجا .