پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص14

اسلامى است .

تئاتر و ديگر هنرهايى كه در نيم قرن اخير يعنى در روزگار غربت و محكوميت

ارزشهاى اسلامى و تهاجم همه جانبه به آن ، وارد كشور ما شد ، طبيعتى بر پايه اى
غيراسلامى بنا گشت و در جهت مغاير و حتى متضاد با مفاهيم اسلامى رشد كرد .
غربزدگانى كه نخستين رويش اين رشته هاى اساسى هنر را در كشور اسلامى ما ارائه
كردند ، از اسلام كاملا بيگانه و شايد با آن معاند بودند . لذا بتدريج اين تصور را
در ذهن همه ، مخصوصا نسل هاى نوخاسته برمى انگيختند كه تئاتر و سينما داراى
طبيعتى غيرمذهبى و ضدمذهبى است و نمى توان و نبايد از آن براى ارائه ء پيامهاى
اسلامى بهره گرفت . ( 1 ) . . .

آن دو نوع تفكر يكى عبارت است از تفكر اسلام منهاى گرايش هاى انقلابى . لذا

شما مى بينيد درباره مفاهيم گوناگون اسلامى اشعار بسيار خوب و عالى گفته شده ،
منتها اينها زمينه هايى از فكر اسلامى ست كه جنبه هاى انقلابى و رگه هاى انقلابى
ندارد . . . ترجيع بند معروف جمال الدين عبدالرزاق ، ترجيع بند هاتف و برخى
از شعرهاى ديگر ، از لحاظ هنرى ممتاز است و واقعا بعضى در حد اوج هنرى است .
آنچه در مقدمه ء نظامى يا در برخى كتب عرفانى وجود دارد ، يا قصائد سعدى در
توحيد و اخلاقيات ، اينها همه مفاهيم اسلامى ست كه گفته شده ، اما اينها على رغم
داشتن حيثيت و بعد بالاى هنرى ، شعر انقلاب نيست . اگر چه بعدا عرض خواهم
كرد كه انقلاب مى تواند از آنها استفاده كند . اما شعر انقلاب نيست . اسلامى
است ، هنرى هم هست اما انقلابى نيست . زيرا ابعاد انقلابى اسلام در اين شعرها
ديده نمى شود . ( 2 )


1 ) – پيام به([ دومين جشنواره تئاتر دانشجويان كشور]( ، 14 / 8 / 1365 .

2 ) – گفتگو با اعضاى([ سومين كنگره شعر و ادب دانشجويان سراسر كشور – جهاد