الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص60
و امّا آنچه كه نه ظاهر است و نه ضمير، مبهمات است مانند: هذا، هذه ، هاتا، تا، (از اسماء اشاره )، و مَن و ما و الذى و اى (از اسماء موصول )، و كم و متى و اين (از اسماء استفهام )، و مانند اينها. (215)
الف واژه اَبّا
مردى از ابوبكر معناى آيه قرآن ((وفاكِهَةً وَ اَبّا)) را پرسش نمود.
خليفه اوّل معناى ((ابّ)) را ندانست و گفت :
كدام آسمان بر من سايه مى افكند و كدام زمين مرا بر مى دارد يا چه كنم اگر درباره كتاب خدا چيزى بگويم كه خود به آن باور نداشته باشم ، معناى ((فاكهه )) را مى دانم ، ولى ((ابّ)) را خدا بهتر مى داند.
اين حرف او به گوش مبارك اميرالمؤ منين عليه السلام رسيد، آن حضرت فرمود:
((سبحان اللّه )) آيا نمى داند لفظ ((ابّ)) به معناى ((چراگاه )) و زمين پرگياه مى باشد، و خداوند در اين آيه شريفه در مقام شمردن نعمت هايى است كه بر مردم و چهارپايانشان ارزانى داشته تا بدان وسيله تغذيه نموده مايه حيات و قوام بدنشان باشد. (216)
ب معناى واژه كلاله
از ابابكر معناى واژه كلاله را پرسيدند نتوانست جواب دهد كه امام على عليه السلام فرمود:
آيا نمى داند ((كلاله )) به معناى برادران و خواهران پدرى و مادرى است .
كه خداى تعالى فرموده :
يَسْتَفتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفتِيكُمْ فِى الكَلالَةِ اِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ اُخْتٌ فَلَها نِصفُ ما تَرَكَ. (217)
((از تو اى رسول ! درباره (برادران و خواهران ) فتوا خواهند، بگو خداوند شما را درباره ((كلاله )) فتوا مى دهد اگر مردى از شما بميرد و از براى او فرزندى نباشد و خواهرى داشته باشد از براى آن خواهر است نصف تركه ميت ))
و مراد از خواهر در اين آيه خواهر پدرى و مادرى و يا پدرى تنهاست ؛ زيرا فقهاء اتفاق دارند كه در صورتى خواهر نصف تركه را ارث مى برد كه پدرى و مادرى و يا پدرى تنها باشد.
و در جاى ديگر مى فرمايد:
وَ إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً اَو امْرَاءةٌ وَ لَهُ اَخٌ اَوْ اُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنهُما السُّدسُ (218)
((و اگر مردى يا زنى وارثى به جز برادر و يا خواهرى نداشته باشد هر يك از آنان يك ششم سهم مى برند)).
فقهاى اماميّه اتّفاق دارند در اين كه تفصيل بين يك ششم در صورت تنهايى و يك سوم در صورت تعدّد اختصاص دارد به خواهر و برادر مادرى . (219)
بنابراين ، لفظ ((كلاله )) در قرآن مجيد به طور صريح در برادر و خواهر پدر و مادرى و پدرى تنها و مادرى تنها استعمال شده است .
در فصل هنر سخنورى آورده ايم كه آن حضرت خطبه اى طولانى بدون ((الف )) و خطبه اى ديگر بدون ((نقطه )) مشتمل بر مواعظ ارزنده و معانى عالى انشاء فرمود:
با آن كه حرف ((الف )) كه در تركيب كلمات بيش از ساير حروف به كار رفته و همچنين ((نقطه )) كه در تركيب الفاظ و سخن گفتن بسيار ضرورى و لازم است .
و از مطالبى كه بيان گرديد معلوم شد كه آن حضرت عليه السلام مبتكر تمام علوم عربى بوده و علوم ادبى از او سرچشمه گرفته است .
و مى گويند:
كسى كه به گفتن مطلبى بر ديگران پيشى گرفته صاحب امتياز است ، چه رسد به كسى كه علومى را از خود ابداع نموده باشد.
(به فصل هنر، هنرسخنورى مراجعه شود كه اعترافات همه دانشمندان نسبت به فصاحت و بلاغت امام على عليه السلام در آنجا آمده است .)
سيّد رضى 1 در نهج البلاغه آورده :
حضرت على عليه السلام در مذمّت اهل بصره به آنان فرمود:
اَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ الماء بَعيدَةٌ مِنَ السَّماء
((زمين شما به آب نزديك است و از آسمان دور)) (220)
ابن ابى الحديد در بيان تفسير جمله اوّل گفته است كه :
زمين بصره به آب دريا بسيار نزديك مى باشد و به همين جهت در اثر طغيان آب فارس دوبار غرق شده ، يك بار در زمان ((القادر باللّه )) و دفعه ديگر در زمان ((القائم بامر اللّه )).