الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص57
و تاءويل آيات و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاصّ و عامّ آن آيات را به من تعليم فرمود.
و از خداوند مسئلت كرد كه نيروى حفظ و فهم آنرا به من عطا فرمايد.
از اين رو من هيچ آيه اى را فراموش نكردم و هيچ قسمتى از علم را كه براى من املاء فرمود از نظرم محو نشد و آنرا نوشتم .
و آنچه را كه خداوند به آن حضرت فرمود از حلال و حرام ، امر و نهى با آنچه واقع شده و آنچه واقع مى شود.
و هر كتابى كه پيش از آن حضرت نازل شده .
و هر قسمتى از طاعت و معصيت را درك و حفظ آنها را فروگذار نكردم .
حتّى يك حرف از آنها را فراموش نكردم .
سپس دست مبارك را بر سينه من گذارد و از خداوند مسئلت كرد كه قلب مرا از علم و حكمت و نور پُر كند.
من به آن حضرت عرض كردم :
پدر و مادرم به فدايت ، من از زمانى كه دعا فرموديد چيزى را فراموش نكرده و آنچه را كه نوشته ام از من فوت نشده ، آيا ترس يا انديشه فراموشى در باره ام داريد؟
آن حضرت صلى اللّه عليه واله فرمود:
خير، ترس و فراموشى و جهل درباره تو ندارم . (205)
درست است كه در روزهاى نخستين اسلام با تكيه به حافظه هاى قوى ،قرآن و احاديث را حفظ مى كردند و سينه به سينه منتقل مى نمودند،
امّا براى حفظ سرمايه هاى علمى ، فرهنگى امّت اسلامى بايد نهضت تدوين و تاءليف را تحقّق مى بخشيد.
امام على عليه السلام يكى از آغازگران نهضت تاءليف و تدوين در امّت اسلامى بود و همگان را به نوشتن و تدوين كُتُب مفيد، سفارش مى فرمود.
اوّل كسى كه قرآن را جمع آورى و به سبك شايسته اى نوشت على عليه السلام بود. (206)
اوّل كسى كه كتابى در احكام دين نوشت تا پاسخگوى نيازهاى عقيدتى و فقهى جامعه باشد، حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام بود.
اوّل كسى كه علم نحو را مطرح و تكميل و آموزش داد امام على عليه السلام بود.
كتاب فقهى اميرالمؤ منين عليه السلام طبق نقل امام صادق عليه السلام كتابى مفصّل و داراى صفحاتى بى شمار بود كه فرمود:
كاغذهاى آن 70 ذرع طول داشت ((به ذراع رسول خدا صلى اللّه عليه واله ))
كه با خطّ امام نگاشته شد و تمام حلال و حرام در آن مشروحا بيان گرديد.
و هر چيزى كه انسان ها و امّت اسلامى نياز داشتند و دارند جواب آن در اين كتاب آمده است . (207)
صاحب نظران و اصحاب حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام و غزّالى و سليمان بلخى آورده اند كه : امام على عليه السلام كتابى را با نامِ ((جفر جامع )) نوشته كه تمام اطّلاعات ضرورى نسبت به آينده و گذشتگان را در آن گِرد آورده بود كه چونان دائرة المعارف بسيار غنى در تمام علوم و فنون و نيازمنديهاى علمى ، اطّلاعاتى كاربرد داشته و دارد،
و بسيارى از اخبار غيبى مربوط به آينده و تحوّلات آينده در آن توضيح داده شد.
و كتاب ديگرى را به نامِ ((الجامعة )) تاءليف فرمود، كه همانند ((جفر جامع )) بى نياز كننده انسان از هرگونه اطّلاعاتى است ،
كه درباره آن نوشتند:
اِنَّ الْجَفْرَ وَ الْجامِعَةَ كِتابانِ لِعَلِي عليه السلام قَدْ ذُكِرَ في ها عَلَى طَري قَةِ عِلْمِ الْحُرُوفِ، الْحَوادِثَ اِلى اِنْقِراضِ الْعالَمْ، وَ اَوْلادُهُ يَحْكُمُونَ بِهِما
((همانا كتاب جفر و جامعه از على عليه السلام است كه براساس حروف ، آگاهى هاى لازم نسبت به حوادث روزگار تا قيامت در آن گرد آمده ، و فرزندانش مى توانند از آن استفاده كنند.)) (208)
در آن روزگارانى كه محقّق و نويسنده اندك بود، و افراد با سوادى كه بتوانند بخوانند و بنويسند انگشت شمار بودند، عشق و علاقه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام به نوشتن و تاءليف كُتُب ارزشمند و جمع آورى قرآن كريم شگفتى آور است .