الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص36
امام على عليه السلام بر منبر مشغول سخنرانى بود، فرمود:
(( هرچه مى خواهيد پيش از آنكه من نباشم بپرسيد، به خدا سوگند از اين زمان تا قيامت چيزى را از من سئوال نمى كنيد، مگر شما را از آن خبر مى دهم و نيز از آينده گروهى كه صد نفر را هدايت ، و صد نفرديگر را گمراه مى كنند، فرياد كننده و جلودار و راننده آنها، و اينكه ازكجا كوچ مى كنند ؛ و در كجا رحل اقامت مى افكنند، همه را به شماخبر مى دهم .))
و و در روايتى ديگر فرمود:
سَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى عَنْ عِلْمٍ لا يَعْرِفُهُ جِبرئي لٌ وَ لا مي كائي لٌ،
(فَقالَ رَجُلٌ: يا اَمي رُالْمُؤ مِني نَ، ما هذَا الْعِلْمُ الَّذى لا يَعْلَمُهُ جِبْرَئي لُ وَ لا مي كائي لُ،)
قالَ اِنَّ اللّهَ تَعالى عَلَّمَ نَبِيُّهُ مُحَمَّدا صلى اللّه عليه واله لَيْلَةَ الْمِعْراجِ عُلُوما شَتّىً فَمِنْها عِلْمٌ اَمَرَهُ اللّهُ بِكِتْمانِهِ وَ عِلْمٌ اَمَرَهُ اللّهُ بِتَبْلي غِهِ وَ عِلْمٌ خَيَّرَهُاللّهُ تَعالى في هِ.
((پيش از آنكه مرا نيابيد سئوال كنيد از من از علمى كه جبرئيل و ميكائيل هم آنرا نمى دانستند.
(مردى برخاست و گفت : يا اميرالمؤ منين عليه السلام آن علم كدام است كه فرشتگان درگاه ربوبى از آن بى خبرند؟)
امام على عليه السلام فرمود: چون ايزد منّان در شب معراج بسيارى از علوم و اسرار گوناگون را به پيامبر خود تعليم داد،
آنگاه پيامبر صلى اللّه عليه واله را به كتمان بخشى از آنها و به تبليغ بخش ديگرى از آن ، فرمان داد و آن حضرت را در اظهار بخش سوّم آن ، مخيّر ساخت . (134)
ز و نيز فرمود:
سَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى ، فَاِنّى مَيِّتٌ قَري بٌ اَوْ مَقْتُولٌ بَلْ قَتْلا ما يَنْتَظِرُ اَشْقاها اَنْ يَخْضِبَ هذِهِ بِدَمٍ وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ اِلى لِحْيَتِهِ.
((بپرسيد از من پيش از آنكه من نباشم ، زيرا نزديك است كه من بميرم و يا كشته شوم ، چنان كشته شدنى كه شقى ترين امّت در انتظار آن است و اين از خونم خضاب خواهد شد و به محاسن خود با دست اشاره كرد)).
ح باز فرمود:
سَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى ، فَاِنّى بِطُرُقِ السَّماواتِ اَخْبَرُ مِنْكُم بِطُرُقِ الاْ رْضِ. (135)
((بپرسيد از من پيش از آن كه مرا نيابيد، زيرا من راه هاى زمين را بهتر مى شناسم .))
مردى به نام ((تميم ابن اسامه )) برخاست و گفت :
براى من از تعداد موى سرم خبر بده كه چه مقدار است ؟
امام على عليه السلام فرمود:
به خدا سوگند من تعداد آنها را مى دانم و اگر بخواهم از تعداد آنها خبر دهم ، خبر مى دهم ولى اثبات آن بر تو مشكل است . امّا از حركات و كردارت خبر مى دهم ، به من گفته شده كه روى هر موى سر تو فرشته اى است كه تو را لعنت مى كند و به تعداد موهاى سرت شيطانى هست كه تو را فريب مى دهد ؛ تحريكت مى كند،
نشانه اش اينكه تو در خانه خود بچّه اى فرومايه (136) را تربيت مى كنى ، كه عاقبت در قتل فرزند پيامبر خدا صلى اللّه عليه واله حسين عليه السلام شركت جويد و مردم را براى كشتن آن حضرت تحريص خواهد نمود.
((پس امام على عليه السلام آنچه را كه فرموده بود بوقوع پيوست ، چون در آن روز (حصين ) در خانه او كودكى شيرخوار بود، وقتى بزرگ شد، در واقعه كربلا رئيس شُرطه هاى عبيداللّه بن زياد بود. (137)))
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود:
لَهذَا النُّجُومُ الَّتى فِى السَّماءِ مَدائِنُ مِثْلُ الْمَدائِنُ الَّتى فِى الاَْرْضِ مَرْبُوطَةً كُلُّ مَدي نَةٍ اِلى عَمُودٍ مِنْ نُورٍ. (138)
((اين ستاره هاى آسمانى شهرهايى مانند شهرهاى روى زمين مى باشند، كه هر شهرى با شهر ديگر به وسيله ستونى از نور ارتباط دارند.))
سلطان الواعظين خاطره اى در توضيح اين روايت دارد كه :
من روزى در بصره سوار كشتى شدم و در اطاقى كه داراى سه تخت خواب بود قرار گرفتم .