پایگاه تخصصی فقه هنر

الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص19

فقال له بعض اءصحابه : لقد اءُعطيت يا اءمير المؤ منين علم الغيب ! فضحك عليه السلام ، وقال للرجل ، وكان كلبيا:

العِلم بالغيب

يَا اءَخَا كَلْبٍ، لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ، وَإِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ. وَإِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ، وَمَا عَدَّدَهُ اللّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ:

((إِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ، وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَيَعْلَمُ مَا فِي الاَْرْحَامِ، وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدا، وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِاءَيِّ اءَرْضٍ تَمُوتُ…))

فَيَعْلَمُ اللّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الاَْرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ اءَوْ اءُنْثَى ، وَقَبِيحٍ اءَوْ جَمِيلٍ، وَسَخِيٍّ اءَوْ بَخِيلٍ، وَشَقِيٍّ اءَوْ سَعِيدٍ، وَمَنْ يَكُونُ فِي النَّارِ حَطَبا، اءَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقا. فَه ذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لاَ يَعْلَمُهُ اءَحَدٌ إِلا اللّهُ.

وَمَا سِوَى ذلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللّهُ نَبِيَّهُ فَعَلَّمَنِيهِ، وَدَعَا لِي بِاءَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي ، وَتَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي .

1 پيشگويى امام على عليه السلام نسبت به حوادث بصره

اى اءحنف ! گويا من او را مى بينم كه با لشگرى بدون غبار و سر و صدا، و بدون حركات لگام ها، و شيهه اسبان ، به راه افتاده ، زمين را زير قدمهاى خود چون گام شتر مرغان در مى نوردند، (43) پس واى بر كوچه هاى آباد و خانه هاى زينت شده بصره كه بالهايى چونان بال كركسان و ناودانهايى چون خرطوم هاى پيلان دارد.

واى بر اهل بصره كه بر كشتگان آنان نمى گريند، و از گمشدگانشان كسى جستجو نمى كند، من دنيا را برو، بر زمين كوبيده و چهره اش را بخاك ماليدم ، و بيش از آن چه ارزش دارد، بهايش نداده ام ، و با ديده اى كه سزاوارست به آن نگريسته ام .

2 وصف ترك هاى مغول

گويا آنان را مى بينم با رخسارى چونان سپرهاى چكّش خورده ، لباس هايى از ديباج و حرير پوشيده ، كه اسب هاى اصيل را يدك مى كشند و آنچنان كشتار و خونريزى دارند كه مجروحان از روى بدن كشتگان حركت مى كنند و فراريان از اسير شدگان كمترند.

(يكى از اصحاب گفت : اى اميرمؤ منان تو را علم غيب دادند؟

امام على عليه السلام خنديد و به آن مرد كه از طايفه بنى كلب بود فرمود:)

3 جايگاه علم غيب

اى برادر كَلبى ! اين اخبارى كه اطّلاع مى دهم علم غيب نيست ، علمى است كه از دارنده علم غيب (پيامبر صلى اللّه عليه واله ) آموخته ام ، همانا علم غيب علم قيامت است ، و آن چه خدا در گفته خود آورده كه :

(علم قيامت در نزد خداست ، خدا باران را نازل كرده و آن چه در شكم مادران است مى داند، و كسى نمى داند كه فردا چه خواهد كرد؟ و در كدام سرزمين خواهد مُرد؟) (44)

پس خداوند سبحان ، از آن چه در رَحِم مادران است ، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل ، سعادتمند يا شقى آگاه است ، و آن كسى كه آتشگيره آتش ‍ جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبر صلى اللّه عليه واله است ، از همه اينها آگاهى دارد، اين است آن علم غيبى (ذاتى ) كه غير از خدا كسى نمى داند.

جز اينها، علومى است كه خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اكتسابى ) و او به من آموخته است ، پيامبر صلى اللّه عليه واله براى من دعا كرد كه خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جاى دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد. (45)

و در خطبه 13 به سيل ويرانگرى كه بصره را فرا مى گيرد خبر داد و فرمود:

كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْاءَةِ، وَاءَتْبَاعَ الْبَهِيمَةِ؛ رَغَا فَاءَجَبْتُمْ، وَعُقِرَ فَهَرَبْتُمْ. اءَخْلاَ قُكُمْ دِقَاقٌ، وَعَهْدُكُمْ شِقَاقٌ، وَدِينُكُمْ نِفَاقٌ، وَمَاؤُكُمْ زُعَاقٌ، وَالْمُقِيمُ بَيْنَ اءَظْهُرِكُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ، وَالشَّاخِصُ عَنْكُمْ مُتَدَارَكٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ. كَاءَنِّي بِمَسْجِدِكُمْ كَجُؤْجُؤِ سَفِينَةٍ قَدْ بَعَثَ اللّهُ عَلَيْهَا الْعَذَابَ مِنْ فَوْقِهَا وَمِنْ تَحْتِها، وَغَرِقَ مَنْ فِي ضِمْنِهَا.

وٍّ رواية : وَايْمُ اللّهِ لَتَغْرَقَنَّ بَلْدَتُكُمْ حَتَّى كَاءَنِّي اءَنْظُرُ إِلى مَسْجِدِهَا كَجُؤْجُؤِ سَفِينَةٍ، اءَوْ نَعَامَةٍ جَاثِمَةٍ.