الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص11
امام حسين عليه السلام در ميدان عاشورا در رجزهاى حماسى از جاذبه هنرى شعر استفاده كرد.
حضرت زهرا (س ) در شب عروسى با اشعار بسيار زيبا على عليه السلام را ستود و اوج شادى و احترام را به همسرش شناساند كه فرمود:
1 افتخار و عزّت والا، از آنِ ما شد و ما در ميان فرزندان ((عدنان )) سربلند شديم .
2 تو به بزرگى و برترى رسيدى و از همه آفريده ها والاتر شدى و جنّ و اءنس از عظمت تو عقب ماندند.
3 منظورم ((على )) است ، بهترين كسى كه گام بر خاك نهاده است ، بزرگوار و داراى احسان و نيكى .
4 والايى هاى اخلاقى و بزرگى ها از آن اوست ، تا آنگاه كه مرغان بر شاخه ها به ترنّم مشغولند.) (25)
امام رضا عليه السلام به شاعر سربردار اهلبيت عليهم السلام توجّه دارد در مجلس او مى نشيند.
به اشعار او گوش فرا مى دهد،
و شعر و قصيده ((كميّت )) را تكميل مى كند
و حزن و اندوه مسلمين را با جاذبه هنرى شعر به همگان مى فهماند كه :
وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصي بَةٍ
((و قبرى در طوس (خراسان ) قرار خواهد داشت ، كه واى از مصيبت هاى آن .))
و تا آنجابه جاذبه هنرى شعر توجّه دارد كه فرمودند:
((هر كس شعرى درباره خاندان رسالت عليهم السلام بسرايد، خانه اى در بهشت براى او بنا خواهد گرديد.)) (26)
در منابع روائى شيعه و در نهج البلاغه ، توجّه فراوانى به فيلم و نمايشنامه وبيان تجسّمى شده است .
در حضور امام صادق عليه السلام وقتى از خدا مى پرسند،
امام صادق عليه السلام تخم مرغى را كه بچّه اى با او بازى مى كرد، مورد توجّه قرار مى دهد،و عظمت علمى و حياتى آن را يك يك مطرح كرده ، سپس خدا را به اثبات مى رساند و عقل و انديشه را به قضاوت فرا مى خواند.
روزى ديگر از خدا مى پرسند،
امام اَنارى را بر مى دارد مى شكافد و شگفتى چينش دانه ها، پرده ها، و پوست انار با بيانى ساده تشريح مى كند و آنگاه به اثبات خدا مى پردازد.
وقتى از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام يك مطلب كلامى و فلسفى مى پرسند، امام به جاى بحث ((گفتارى )) به نمايشنامه ، به نمايش روى مى آورد.
علماى مسيحى پرسيدند:
چرا به هر طرف روى بياوريم روبروى خدائيم ؟
مگر هر چيزى پُشت و رو ندارد؟
امام على عليه السلام به جاى بحث و مناظره گفتارى ، در حياط منزل آتش روشن مى كند و آنها را در اطراف آتش قرار داده و از آنها پرسيد:
كدام يك از شما رو در روى آتش قرار دارد؟
همه گفتند:
روبروى آتش ايستاده ايم .
آنگاه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نتيجه مى گيرد كه :
هر چيزى كه پُشت و رو ندارد، شعله ، نور، هر طرف آن بايستى رو در روى آن قرار دارى ،
خداوند بزرگ وجود مادّى ندارد:
|اللّهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الاْ رْضِ|
((خدا نور آسمان ها و زمين است .))
در هرجا كه باشيد رو در روى خدا ايستاده ايد، پس نبايد خداوند جهان را با موجودات مادّى تشبيه كنيد.
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام اوّل كسى است كه با ترتيب نمايش ، و صحنه هاى نمايشى مشكلات قضائى و دادرسى را حل كرد.
و كاربرد نمايش در قضا را به اثبات رساند.
امام على عليه السلام براى اينكه يك بحث اخلاقى را درست مطرح كند در آغاز از زيبائى هاى طاووس سخن مى گويد. (27)
و براى اثبات خداى يگانه پديده هاى گوناگون هستى ، از مورچه كوچك و فيل بزرگ سخن مى گويد. (28)