پایگاه تخصصی فقه هنر

نقاشی و مجسمه سازی در آینه فقه-ج1-ص11

در اين‌ باب‌ يك‌ روايت‌ معتبر ديگر وارد شده‌ كه‌ نشان‌ مي‌دهد امام‌ صادق‌ (ع) نيز خوش‌ نداشت‌ در خانه‌ صورت‌ باشد25 همچنين‌ به‌ اين‌ مضمون‌ دو روايت‌ ديگر وارد شده26 كه‌ چون‌ سند معتبري‌ نداشتند از نقل‌ آنها صرف‌ نظر كرديم. به‌ هرحال‌ اين‌ روايات‌ بر حرمت‌ نقاشي‌ و مجسمه‌سازي‌ دلالت‌ ندارند چون‌ نهايت‌ دلالت‌ آنها اين‌ است‌ كه‌ معصومين‌ وجود تمثال‌ و صورت‌ را در خانه‌ دوست‌ نداشته‌اند و مي‌دانيم‌ كه‌ آن‌ حضرات‌ تنها از محرمات‌ اكراه‌ نداشته‌اند بلكه‌ از مكروهات‌ و پاره‌اي‌ از مباحات‌ نيز اجتناب‌ مي‌كرده‌اند.

3 – در كتب‌ روايي‌ شيعه‌ و اهل‌ سنت‌ روايات‌ زيادي‌ وارد شده‌ كه‌ دلالت‌ مي‌كنند فرشتگان‌ از ورود به‌ محلي‌ كه‌ در آن‌ مجسمه‌اي‌ نصب‌ شده‌ باشد اجتناب‌ مي‌كنند ما براي‌ نمونه‌ يكي‌ از اين‌ روايات‌ را نقل‌ مي‌كنيم.

برقي‌ از امام‌ صادق‌ (ع) نقل‌ كرده‌ است‌ كه‌ فرمود: .ان‌ جبرئيل‌ قال: انا لاندخل‌ بيتا فيه‌ كلب‌ و لاصوره` انسان‌ و لابيتا فيه‌ تماثيل…27

يعني: جبرئيل‌ گفت: ما به‌ خانه‌اي‌ كه‌ در آن‌ سگي‌ باشد يا صورتي‌ باشد يا در آن‌ تمثالهايي‌ باشد وارد نمي‌شويم.

مفاد رواياتي‌ كه‌ به‌ اين‌ مضمون‌ وارد شده‌ اين‌ است‌ كه‌ فرشتگان‌ به‌ خانه‌اي‌ كه‌ مجسمه‌ يا نقاشي‌ در آن‌ باشد وارد نمي‌شوند ولي‌ عدم‌ ورود فرشته‌ به‌ خاطر مجسمه‌ و نقاشي‌ برحرمت‌ نقاشي‌ و مجسمه‌ دلالت‌ نمي‌كند.

4 – برقي‌ از محمد بن‌ مسلم‌ روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ گفت: .ساءلت‌ اباعبداللّه‌ (ع) عن‌ تماثيل‌ الشجر و الشمس‌ و القمر، فقال: لاباءس‌ مالم‌ يكن‌ شيئا من‌ الحيوان…28

يعني: از حضرت‌ صادق‌ (ع) درباره‌ تمثال‌ درخت، خورشيد و ماه‌ سئوال‌ كردم، فرمود هرچه‌ تمثال‌ حيوان‌ نباشد اشكال‌ ندارد.

اشكالاتي‌ كه‌ به‌ دلالت‌ اين‌ حديث‌ شده‌ به‌ طور خلاصه‌ به‌ شرح‌ زير است:

الف: موضوع‌ سئوال‌ در اين‌ حديث‌ معلوم‌ نيست. ما نمي‌دانيم‌ راوي‌ در اين‌ جمله‌ از چه‌ چيزي‌ پرسش‌ نموده، ساختن‌ تمثال‌ و صورت، نگهداري‌ مجسمه‌ و نقاشي، بازي‌ كردن‌ با آنها، نماز گزاردن‌ در مقابل‌ آنها يا تزئين‌ خانه‌ به‌ وسيله‌ آنها. چرا كه‌ همه‌ اين‌ مسائل‌ در روايات‌ مطرح‌ شده‌ و اين‌ جمله‌ ممكن‌ است‌ به‌ هريك‌ از معاني‌ فوق‌ حمل‌ شود. بنابراين، اين‌ حديث‌ مجمل‌ است‌ و معني‌ آن‌ روشن‌ نيست.

ب: در صورتي‌ اين‌ حديث‌ بر حرمت‌ نقاشي‌ و مجسمه‌سازي‌ دلالت‌ دارد كه‌ لفظ‌ .ما. در جملهِ جواب، شرطيه‌ باشد. در حالي‌كه‌ بعضي‌ آن‌ را موصوله‌ يا ظرفيه‌ دانسته‌اند و در هر دو صورت‌ مفهوم‌ آن‌ قابل‌ تمسك‌ نيست‌ چون‌ از قبيل‌ مفهوم‌ وصف‌ است.29

ج: در صورتي‌ كه‌ از دو اشكال‌ فوق‌ صرف‌نظر كنيم‌ اين‌ جمله‌ در صورتي‌ برحرمت‌ دلالت‌ مي‌كند كه‌ .باءس. در حرمت‌ ظهور داشته‌ باشد چون‌ امام‌ فرمود: هرچه‌ تمثال‌ حيوان‌ نباشد اشكال‌ (بأس) ندارد در حالي‌كه‌ بأس‌ به‌ معني‌ اشكال‌ است‌ و اشكال‌ اعم‌ از حرمت‌ و كراهت‌ است.30

نتيجه‌ اينكه‌ به‌ وسيله‌ اين‌ حديث‌ نمي‌توان‌ برحرمت‌ نقاشي‌ و مجسمه‌سازي‌ حتي‌ در خصوص‌ جانداران‌ استدلال‌ كرد.

5 – برقي‌ از امام‌ صادق‌ (ع) روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ فرمود: .لاباس‌ بتماثيل‌ الشجر…31

يعني: ساختن‌ تمثال‌ درخت‌ اشكالي‌ ندارد.

از اينكه‌ امام‌ (ع) از تمثال‌ درخت‌ نفي‌ اشكال‌ فرموده‌ معلوم‌ مي‌شود كه‌ ساختن‌ تمثال‌ جانداران‌ جايز نيست.

به‌ دلالت‌ اين‌ روايت‌ دو اشكال‌ شده‌

الف: اينكه‌ اين‌ جمله‌ اصلا مفهوم‌ ندارد كه‌ بتوانيم‌ به‌ مفهوم‌ آن‌ استناد كنيم. بنابراين، اين‌ حديث‌ فقط‌ برجواز ساختن‌ تمثال‌ درخت‌ و امثال‌ آن‌ دلالت‌ دارد و هيچ‌ ارتباطي‌ با تمثال‌ موجود زنده‌ از قبيل‌ انسان‌ و حيوان‌ ندارد.

ب: بر فرض‌ كه‌ اين‌ جمله‌ مفهومي‌ داشته‌ باشد مفاد مفهوم‌ از منطوق‌ فراتر نخواهد رفت‌ و چون‌ باءس‌ به‌ معني‌ اشكال‌ و اعم‌ از حرمت‌ و كراهت‌ است‌ معلوم‌ مي‌شود كه‌ ساختن‌ تمثال‌ حيوانات‌ في‌الجمله‌ اشكال‌ دارد، ولي‌ معلوم‌ نيست‌ اين‌ اشكال‌ در حد حرمت‌ باشد. بنابراين، جمله‌ مجمل‌ است‌ و بايد به‌ قدر متيقن‌ آن، يعني‌ كراهت‌ عمل‌ كرد.

6 – برقي‌ از ابوبصير از امام‌ صادق‌ (ع) روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ فرمود: