پایگاه تخصصی فقه هنر

حرمت مجسمه سازی و نقاشی-ج1-ص11

نقد و بررسى حديث تحف العقول

بحث سندى: حديث تحف العقول، جزء مراسيلى است كه هيچ شاهدى بر حكم به اعتبار سند آن نداريم. هر چند خود صاحب كتاب، على بن شعبه حرّانى را، بزرگان و تذكره نويسان ستوده اند، لكن وثاقت صاحب كتاب و حتى شهادت او، به گونه عام، بر درستى محتويات و روايات كتابش، در صورتى كه سند نداشته باشد، تا سلسله راويان را بشناسيم و وثاقت آنان را گواهى كنيم، مدرك و قابل اعتماد به شمار نمى آيد.

بحث دلالى: روايت، اضطراب و اغلاق دارد. به گونه اى كه برخى گفته اند:

(عبارات حديث، شاهد عدم صدور آن از معصوم، عليه السلام، است).

به نظر ما، متن و عبارات اين حديث، به كلمات و عبارات اصحاب تأليف و تصنيف بيشتر شباهت دارد، تا به اخبار و روايات صادره از ائمه، عليهم السلام. به نظر مى رسد، عبارات و كلمات ساخته و پرداخته قلم توانايى است، منتهى با استفاده از روايات و متون دينى.

بنابراين، عبارات اين حديث، در حدّ مؤيد قابل استناد است و امّا به عنوان دليل مورد استدلال و استناد قراردادن و حكم شرعى الزامى براساس و اعتمادِ به آن، صادر كردن، بسيار مشكل است.

امّا اين كه سيّد يزدى در حاشيه مكاسب 127 ادعا مى كند; در متن حديث، شواهد و آثار صدق صدور، فراوان به چشم مى خورد و اتقان متن، ما را بى نياز از بحث سندى مى كند، يا اين كه عمل مشهور بر طبق آن، ضعف سندى را جبران و تدارك مى كند، جاى تأمل دارد; زيرا، نسبت به تصحيح سند از طريق متن، چنانكه بيان كرديم و بزرگانى نيز تصريح كرده اند، اضطراب و اغلاقِ در متن حاكى از عدم صدور است.

و اما عمل مشهور بر طبق آن، محرز نيست و بر فرض احراز، جبران كننده وهن و ضعف سند نمى تواند باشد.

در هر صورت، بيشتر محققان از فقها و اصوليان مانند: حضرت امام، آقاى خويى و ديگران، حديث را از نظر سندى ضعيف شمرده اند و اعتماد و استدلالِ به آن را در احكام شرعيه تمام ندانسته اند.

امام خمينى مى نويسد:

(اعتماد بر روايت تحف، براى اثبات حكمى از احكام شرعيه ممنوع است128.)

آقاى خوئى مى نويسد:

(الرواية ضعيفة السند فلايجوز الاستناد اليه فى شىء من المسائل الشرعية129.)

روايت از نظر سند ضعيف است. پس جايز نيست استناد به آن، در هيچ يك از مسائل شرعى.