پایگاه تخصصی فقه هنر

حرمت مجسمه سازی و نقاشی-ج1-ص10

نقد و بررسى حديث نهى از تزيين خانه ها

بحث سندى: در سند اين روايت، قاسم بن محمد جوهرى و على بن ابى حمزه بطائنى واقع شده اند و هر دو فساد مذهب دارند و از فرقه باطله واقفيه به شمار مى آيند. خصوصاً ابن ابى حمزه بطائنى كه به عنوان ركن و استوانه و رئيس اين مذهب باطل شناخته شده است.

افزون بر فساد مذهب و عقيده، توثيق هم نشده اند، بلكه علماى رجال، هر دو را تضعيف كرده اند124.

بحث دلالى: ممكن است مراد از نهى تزيين خانه ها به وسيله تصوير، منع از اسراف كارى و تجمل گرايى و تحت تأثير زخارف و زرق و برق فريبنده دنيوى قرار نگرفتن باشد; زيرا، بيشتر، اين زخارف و جلوه هاى فريبنده دنيوى مايه ركون در دنيا و غفلت ازياد خداى متعال مى شود. با توجه به اين احتمال، نهى در حدّ كراهت مطرح است، نه در حدّ حرام بودن.

صاحب مفتاح الكرامة نيز، اين احتمال را داده است125.

بعضى از بزرگان بر استدلالِ به اين روايت اشكال ديگرى كرده اند:

(در اصل متعلق نهى در اين روايت معلوم نيست كه آيا تصوير به مبناى مصدرى مراد است، يعنى مجسمه سازى و نقاشى، يا به مبناى اسم مصدرى، يعنى نگاهدارى و استعمال و استفاده آن. و چون متعلق ذكر نشده، ممكن است مراد نهى از نگاهدارى مجسمه باشد. در اين صورت، روايت از صلاحيت استدلال براى حرمت مجسمه سازى و نقاشى ساقط مى شود126.)

ظاهراً اين اشكال بر دلالت روايت وارد نيست; زيرا در همه نسخه ها: كافى، محاسن برقى، بحارالانوار و وسائل الشيعه عبارت اين است. (نهى عن تزويق البيوت) و تزويق، به معناى تزيين عمل و فعل مكلف است و به مبناى مصدرى مراد است، كه همان نقاشى و رنگ آميزى باشد. پس ظهور دارد بر منع از زينت كارى خانه ها، بامجسمه و نقاشى. اگر عبارت اين بود: (نهى عن التماثيل)، يا (عن التصاوير) گفته اين بزرگان ممكن بود وجهى داشته باشد، لكن حتى روايت به نقل خود اين بزرگان نيز: (نهى عن تزويق البيوت) است.

احتمال قوى مى دهيم كه در مقام بيان معناى روايت، غفلتى پيش آمده باشد. به ذهن اين بزرگان، روايت محمدبن مسلم آمده: (سألت عن تماثيل الشجر) كه اين احتمال در آن حديث صحيح است.

در هر صورت، به خاطر آنچه بيان كرديم، اعتماد بر اين روايت مشكل است.