حکم نقاشی و مجسمه سازی از نگاه شریعت (2)-ج1-ص3
فرع ششم: آيا نقاشى صورت جنّ، شيطان و فرشته به نقاشى صورت حيوان ملحق استيانه؟
صاحب جواهر چنين آورده است:
ظاهراً نقاشى فرشته و جنّ به صورت حيوان ملحق است; بلكه قوّياً به نظر مى رسد،در جايى كه شخص صورت حيوان را كه در كلّ اجزا ـ نه در تك تك اعضا ـ و هياتآنها با حيوانى موجود درخارج همسان است و به صورت خيالى تصور كرده و نقاشى مىكند، حكم حرمت دارد. (2)
شاهد ومويّد ديدگاه صاحب جواهر اين است كه عموم ممنوعيت و حرمت نقاشى برجاىخود پابرجاست; زيرا آنچه از اين عموم خارج شده تنها نقاشى غير جانداران است وباقى افراد تحت عموم باقى خواهند ماند. از طرفى فرض اين است كه فرشته و شيطانعرفاً از موجودات داراى روح به شمار مى آيند.
مرحوم نراقى در مسند چنين آورده است:
درصدق صورت حيوان يا هر موجود داراى روح شرط نيست كه آنچه با آن شخصاً يانوعاً از نظر عرف برابر است درخارج وجود داشته باشد; بلكه كافى است به گونهاى باشد كه از نظر عرف آن، صورت حيوان شد; زيرا معناى صورت حيوان يا موجودداراى روح، صورتى است كه به آن اختصاص دارد و مقصود مشايع بودن، معروف بودن وجريان عادت و عرف نسبت به اين اختصاص است.
بنابر اين اگر صورت حيوان را نقاشى كند كه وجود نوع آن درخارج نا شناخته باشد،امّا اگر با فرض وجود آن درخارج به آن عرفاً حيوان گويند، نقاشى آن حراماست. (3)
استاد بزرگوار ما امام خمينى (ره) براين گفتار مرحوم نراقى چنين اشكال كردهاست:
عمده درميان ادلهٌ حرمت نقاشى، مستفيضه اى است كه اين جمله را در بردارد: