پایگاه تخصصی فقه هنر

حکم نقاشی و مجسمه سازی از نگاه شریعت (2)-ج1-ص2

فصل نخست

حكم ساخت مجسمه ها; فصل دوم: حكم نقاشى و فصل سوم: حكم نگاهدارىنقاشى هاى حرام.

دربخش نخست اين مقاله، فصل اول و دوم مطرح شد و نگارنده در بررسى حكم نقاشى،ده فرع را متعرض شد كه چهار فرع آن در شمارهٌ پيشين آمد. دراين شماره ادامهٌبحث را دنبال مى كنيم.

فرع پنجم: گفتيم نقاشى چيزى حرام است كه برآن صورت حيوان صادق باشد. يعنىنقاشى آنچه برآن صورت حيوان صدق نمى كند، نظير برخى از اعضا، همچون دست و پاو سر، جايز است، حال جاى اين پرسش است كه آيا تنها نقاشى استخوان آدمى به صورتتصوير كامل جايز است يا نه؟

دراين مساله دو وجه است:

وجه نخست: استخوان تنها بر تصوير انسان صادق است. بنا بر اين نقاشى استخوانآدمى جايز نيست.

وجه دوم: صورت انسان تنها استخوانهاى او نيست، بلكه مجموعهٌ استخوانها، رگها،گوشت، پوست و مو با هم صورت آدمى را تشكيل مى دهد كه اين وجه اظهر است. بنابراين استخوانهاى مذكور هرچند به صورت كامل نقاشى شده باشد، بسان ساير اعضا درمقايسه با صورت كامل آدمى يك جزء از آن را در برمى گيرد. از اين رو همان طوركه به صرف نصب پايه ها و برخى ديگر از تيرآهنهاى خانه هرچند كامل شده باشند،خانه صدق نمى كند، به صرف نقاشى استخوانها يا رگها يا ساير اعضا صورت انسانصادق نمى باشد. بنا بر اين نقاشى آنها جايز است.

همچنين حكم آنچه كه بسان سايه براى حيوانات ساخته مى شود بى آن كه داراى اجزاباشد و بدانگونه است كه تنها نشانگر ابعاد و حجم حيوان است. درمثل اين موردنيز صورت انسان كه مركب از دودست، دوپا، سرو بقيهٌ اجزا است برآن صادق نمىباشد. چه اين صورت تنها حكايتگر ابعاد آدمى است نه اجزا و هيات آن.

اما نقاشى چيزى كه نشات و آغاز انسان از آن است درصورتى كه صورت حيوانى برآنصادق نباشد جايز است. صاحب جواهر گويد:

نقاشى تخم، علقه[خون بسته]، مضغه[غضروف] و آنچه كه مربوط به سر منشا حياتحيوانى است مانعى ندارد. (1)

اين سخن تاوقتى كه بربرخى از مراحل ياد شده اسم حيوان صادق نباشد، مناسب است والاّ اگر به گونه اى باشد كه برآن اسم حيوان صادق باشد حرام خواهدبود; البتهاز آن جهت كه نقاشى آن حيوان است نه نقاشى انسان.