هنرهای تصویری و تجسمی در نگاه شیخ انصاری-ج1-ص23
چنانكه در آغاز اين نوشته يادآور شديم، تحقيق همه جانبه اين مقوله نياز به مجالى وسيع تر دارد و در اين جا فقط ترسيم آراى شيخ بزرگوار مطمح نظر مى باشد و بس.
با اين حال يادآورى اين نكته ضرورى است كه تحقيق و تفقّه شيخ انصارى، با همه فراگيرى و تعمّق و تبحّر، سخن آخر نيست.
گذشت زمان، در ماهيّت و خاصيت موضوعات تأثير مى گذارد و فقيه بى توجّه به اين واقعيّت نمى تواند فتاواى پيشينيانش را زمزمه كند. مى دانيم كه اين جا، گذرگاهى بس باريك است و دلها و قدمها را مى لرزاند كه مباد ما با طرح نقش زمان و تحوّل احكام با تحوّل موضوعات، در صدد توجيه و تطبيق خود خواهانه احكام الهى متناسب با نيازها و خواسته ها و تمايلات خويش باشيم; ولى تحوّل موضوعات و تغيير جايگاه و خاصّيت امور در گذر زمان، چيزى نيست كه به آسانى از آن چشم بپوشيم و نام آن را پايبندى به شريعت و سنّت بناميم.
كوتاه سخن اين كه آراى شيخ، پس از وى، از سوى ديگر فقيهان، تجزيه و تحليل شده و نبايد آراى ياد شده را، در همه زمينه ها رأى نهايى تلقّى كرد.
بلى، برخى از مطالب، بدان جهت كه داراى جنبه هاى اصولى و كلى هستند، شكست ناپذيرند، (وجوب حسم مادّه فساد) ولى برخى از نظر گاهها مجال تأمّل بسيار دارند مثل اين كه گفته شده (حكمت حرمت تصوير جانداران شباهت نرساندن خلق به خداست)!