هنرهای تصویری و تجسمی در نگاه شیخ انصاری-ج1-ص21
هر چند به صراحت هرگونه تصرّف براى حفظ و نگهدارى و خريد و فروش و تعمير و تزيين بتها و شعارهاى كفر و مظاهر مورد پرستش مشركان حرام شمرده شده، امّا شيخ، از تصوير ساير وجوه مسأله غفلت نورزيده است. چه اين كه براى اين گونه اشياء امكان دارد، منافع ديگرى نيز تصوّر شود و انگيزه خريدار و يا كسى كه آنها را نگاه مى دارد، آن منافع حلال باشد، نه كاربرد حرام آن. مثل مجسمه اى كه از طلا است و غرض مسلمان از خريدن آن، شكل ظاهرى آن بت، يا صليب نيست، بلكه هدفش خريدن طلاست و يا مى خواهد آن را از جنبه باستانى و ارزش فرهنگى و تاريخى نگاهدارى كند، يا به موزه اى بفروشد كه از اشياء به عنوان ذخاير تاريخى محافظت مى كند و نه ارزش دينى و اعتقادى آنها.
شيخ در اين زمينه نويسد:
(نعم لو فرض هيئة خاصة مشتركة بين هيكل العبادة وآلةٌ اخرى لعمل محلّل بحيث لاتعد منفعة نادرة فالاقوى جواز البيع بقصد تلك المنفعة المحلّلة37).
هرگاه مجسمه و ابزارى با شكل ويژه اى كه دارد، مشترك بين مجسمه مورد احترام مشركان و ابزار ديگرى باشد كه كاربرد حلال دارد، در صورتى كه جنبه كاربرد حلال آن، قويّ و قابل اعتنا باشد و اندك و ناچيز به حساب نيايد، خريد و فروش آن به انگيزه آن منفعت حلال جايز خواهد بود.
سپس شيخ، به تفصيل بيشترى مى پردازد و فشرده نظر وى اين است كه اگر معامله و داد و ستد واقعاً روى جنس و مادّه اين گونه اشياء صورت گيرد و خريدار و فروشنده (هركدام كه مسلمانند) هيچ ماليّت و ارزشى براى شكل ظاهرى بت يا صليب قايل نباشند، خريد و فروش جايز و صحيح است، ولى اگر شكل ظاهرى بت يا صليب تأثيرى در قيمت داشته باشد و فرد مسلمان با توجّه به اين كه بخشى از پول در قبال شكل ظاهرى آن شيئ قرار مى گيرد و با همين انگيزه به خريد و فروش اقدام كند، معامله حرام مى باشد.
چنانكه پيداست، در عبارات شيخ، مسأله اى به عنوان، آثار باستانى، حفظ ذخاير هنرى و… مطرح نشده و مورد توجّه قرار نگرفته است و اين نقصى براى وى نيست; چه اين كه چنين عناوين و مقوله هايى در عصر شيخ، مطرح نبوده تا به آنها پرداخته باشد.
فرقى كه اين فرضها با فرض مذكور در كلام شيخ دارد اين است كه وقتى اثرى به عنوان ذخيره فرهنگى و هنرى نگاهدارى مى شود، علاوه بر مادّه، شكل ظاهرى آن نيز، به شدّت ارزشگذارى مى شود و مورد توجّه قرار مى گيرد. ولى نه از حيث اين كه بت و صليب و… است و اميد مى رود كه كسانى به پرستش و تقديس آن بپردازند! بلكه از اين نظر كه مردمى در سرزمين خاص و با امكاناتى ويژه و عقايدى مخصوص، به ساختن آن پرداخته اند.
اگر در مبانى شيخ، دقّت شود، در چنين مواردى كه حتّى شكل ظاهرى شىء مورد توجّه و ارزشگذارى است، بازهم حفظ و خريد و فروش و تعمير آن مباح است، زيرا انگيزه خريدار و فروشنده يا حفظ كننده اين آثار، تحكيم مبانى شرك، يا احياى سنّت كافران و انحراف افكنى نيست. انگيزه، انگيزه اى علمى و هنرى است و عُقلا براى آن ثمرى قايلند كه از نظر شريعت حرام شمرده نشده است.