هنرهای تصویری و تجسمی در نگاه شیخ انصاری-ج1-ص0
?
احمد ترابى
+فهرست عناوين
مقوله هاى هنر در كتاب مكاسب/1
نقاشى و تصويرگرى/3
روايات حرمت تصوير/5
دليل جواز تصوير موجودات بى روح/8
تـصوير مصنوعات بشرى و مناظر طبيعى/10
تصوير، بخشى از وجود جانداران/12
حكم نگاهدارى تصاوير/13
مجسمه سازى و پيكر تراشى/15
حكم نگاهدارى مجسمه ها/17
ساخت و نگاهدارى پيكرهاى مورد عبادت كافر ان/18
نگهدارى مجسمه هاى شرك، به انگيزه منافع حلال/20
نقد و نظرى گذرا/23 +
هنر و خلاقيت، از ابعاد غير قابل انكار زندگى انسان در طول اعصار بوده و هست.
همان گونه كه نمى توان ويژگى شعور و دانش را در فرزندان آدم، به عنوان بارزترين نهاد فطرى ايشان، ناديده گرفت، نمى توان خلاّقيت و هنرآفرينى و ابتكار را به عنوان رايج ترين، متنوّع ترين و پيشينه دارترين نماد زندگى اجتماعى آنان مورد چشم پوشى قرار داد.
سخن گفتن، وضع لغات، آفرينش خطّ، ساختن مسكن و لوازم ضرورى زندگى، سرودن شعر، ترسيم پندارها و عقايد و انديشه ها به صورت نقّاشى و تجسّم بخشيدن به آنها ،همه و همه جلوه هاى هم سنخ و جوشيده از ژرفاى سرشت ويژه موجود انديشه ورزمين است.
اكنون، با توجّه به اصالت روحيه سازندگى و خلاّقيت در زندگى اجتماعى انسان، نگاه را به اين زاويه از بحث معطوف مى داريم كه: آيا اسلام براى اين تمايل عام و گسترده بشر، حدّ و مرزى قرار داده و قوانين و احكامى را در نظر گرفته است يا خير؟
تحقيق در منابع فقهى و مدارك استنباط احكام شرعى، پاسخ مثبت را به سرعت در اختيار محقّق قرار مى دهد.
اسلام، بر خلاف مكاتب بشرى و نيز بر خلاف اديان تحريف شده و مندرس كه پيروانشان سعى در محدود كردن قلمرو نظرگاههاى دين نسبت به مسائل درونى و شخصى دارند، علاوه بر تعيين برنامه هاى عبادى و معنوى در باره بسيارى از امور دنيوى و زندگى اجتماعى انسان نظر دارد و در باره آنها حكمى كلّى و يا جزئى بيان داشته است.
مقوله هنر و آفرينش زيباييها نيز از آن جمله به شمار مى آيد.
در قرآن و روايات، مسائل مربوط به اين بُعد از گرايش مكلّفان، از زواياى گونه گون مورد توّجه قرار گرفته است و به تبع آن، فقها و اسلام شناسان نيز، هريك به مقتضاى نياز و براساس مداركى كه در اختيار داشته اند، به آن پرداخته اند.
بررسى مقوله هنر و هنرهاى تصويرى و تجسّمى از ديدگاه قرآن، خود نيازمند مجالى ويژه است و ما در اين نگاه، تنها در صدد تبيين آراى فقهى شيخ الفقها و فقيه ژرفكاو قرن سيزدهم هجرى، شيخ اعظم انصارى هستيم و تحقيق را بر محور همين موضوع متمركز خواهيم داشت.