پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص163
براى اثبات حكم اكرام در حدّ علّت منحصر است; به گونه اى كه اگر حكم اكرام براى غير مورد وصف ثابت شود، آن حكم با حكم اكرام عالم معارض است. و به تعبير برخى از محقّقان(1) صرف ظهور در عليّت براى اثبات انتفاى حكم در وقت انتفاى وصف، كفايت نمى كند بلكه بايد در حدّ عليّت منحصره باشد.
3. ممكن است گفته شود كه اگر حكم معلّق بر وصف يا موضوع، مقيّد به وصف، با انتفاى وصف منتفى نشود، لغويّت لازم مى آيد; بدين معنا كه لازمه اش تساوى وجود و عدم وجود وصف است.
ولى اين استدلال ناتمام است; زيرا افزون بر آنچه در پيش گفته شد، هميشه فايده وجود وصف، ويژگى احترازى نيست، تا اگر با انتفاى وصف حكم منتفى نشود، لغويّت لازم آيد. بلكه در برخى موارد تقيد به وصف به جهت نيازمندى به وجود وصف و از جهت اهميّت آن است; براى نمونه، شارع به دليل اهتمامى كه به رعايت حقّ يتيم دارد، ظلم نكردن به يتيم و پايمال ننمودن حقّ او را به طور خاص گوش زد كرده و فرموده است: «فَاَمَّا اليَتيمَ فَلا تَقهَر»:(2) و بر يتيمان چيرگى مكن و خوارشان مساز. «اَرَءَيتَ الَّذى يُكَذِّبُ بِالدّين** فَذلِكَ الَّذى يَدُعُّ اليَتيم»:(3) آيا ديدى آن كس را كه پاداش قيامت را دروغ مى شمرد، اين همان كسى است كه يتيم را ستم كارانه از خود مى راند.
توجّه خاص به رعايت حقّ يتيم و ظلم نكردن به او به معناى آن نيست كه اگر حكم رعايت و پرهيز از ظلم براى موارد ديگر ثابت شود، لغويّت براى وصف يتيم در اين آيه لازم آيد.
4. تعليق حكم بر وصف لغو و لهو به معناى آن نيست كه غناى حرام مقارن با
1 . محمّدكاظم خراسانى; نهاية النهايه; ج 1، ص 269.
2 . ضحى: 9.
3 . ماعون: 1-2.