پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص160

داده است كه گفته شود: «آمديم به سوى شما، پس با تحيّت و اكرام با

ما برخورد كنيد تا ما نيز چنين كنيم»، پس امام(عليه السلام)فرمود: دروغ مى گويند; زيرا خداى عزّوجلّ مى فرمايد: «و آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست به بازيچه نيافريده ايم. اگر مى خواستيم بازيچه اى بگيريم، قطعاً آن را از پيش خود اختيار مى كرديم، (آن چنان كه شايسته ما بود) بلكه حق را بر باطل فرو مى افكنيم، پس آن را در هم مى شكند و بى درنگ باطل نابود مى گردد و واى بر شما از وصفى كه مى كنيد». سپس فرمود: واى بر فلانى از آنچه وصف مى كند (و به پيامبر(صلى الله عليه وآله) نسبت مى دهد مخاطب امام(عليه السلام)) كسى (بود) كه در مجلس حضور نداشت.

اين روايت از نظر سند بدون اشكال است و چنان كه برخى گفته اند: روايت يونس بن يعقوب، موثّقه است.(1)

روايت يادشده بر حرمت مطلق غنا دلالت دارد، اعم از آنكه در كلام حق باشد يا در كلام باطل و لهوى; زيرا چنان كه شيخ انصارى(2) و سيّد خوانسارى(3) گفته اند، عبارتى كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل شده است عبارتى نيست كه لهو و باطل باشد «جئناكم حيونا حيونا نحييكم»، بلكه به تعبير امام خمينى عبارت شريفى است(4) و به تعبير آية اللّه خويى(5) تكلّم به عبارتى كه بيانگر تحيّت و اكرام است مطلوب است، از اين رو انكار شديد امام(عليه السلام) بر ترخيص آن، تنها به سبب نفس غنا نمودن است، نه مقارن بودن آن با لهو و باطل. به عبارت ديگر انكار و حرمت متوجّه كيفيّت تكلّم


1 . سيّد روح اللّه موسوى; (امام خمينى); المكاسب المحرمه; ج 1، ص 208.

2 . شيخ انصارى; المكاسب; ج 1، ص 288.

3 . خوانسارى; جامع المدارك; ج 3، ص 17.

4 . سيّد روح اللّه موسوى (امام خمينى); المكاسب المحرمه; ج 1، ص 213.

5 . خويى; مصباح الفقاهه; ج 1، ص 312.