پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص158
مطابق ديدگاه وى، مفرد معرّف به لام «الغناء» بر اساس قواعد لغوى، آن گاه بر عموم و استغراق دلالت دارد كه قرينه بر اراده خاص نباشد و روايات نهى از غنا در زمانى صادر شده است كه غناى شايع، غناى لهوى بوده است; يعنى كنيزان با غنا كردن در مجالس فسق و فجور و مختلط از زن و مرد به كارهاى لهو و سخن گفتن به باطل مبادرت مى كرده اند; از اين رو حمل مفرد معرّف به لام «الغناء» بر فرد شايع زمان صدور روايات، امر بعيدى نيست نام برده به روايت عبداللّه بن سنان به عنوان تأييد ديدگاه خود نگاه كرده، مى گويد:
در اين روايت منشأ و دليل حرمت غنا لحن هاى اهل فسق دانسته شده است، و اگر كسى قرآن را با صدايى غنايى كه مانند غناى اهل فسق نباشد قرائت كند اشكالى ندارد.(1)
نام بردگان بر اساس آنچه بيان شد بر اين باورند كه غنا حرمت ذاتى نداشته و حرمت متعلّق است به مقارنات و ملابسات غنا.
اين ادّعا به چند دليل داراى اشكال است:
1. مقارنت و همراه بودن غنا با مفاسد و ملاهى و يا شايع بودن آن در مجالس اهل فسق و فحشا، دليل آن نمى شود كه منصرف از غنا همان غناى خاص باشد; زيرا عنوان غنا به طور طبيعى اقتضا دارد كه افراد ديگرى را شامل شود، شايع بودن و مقارن بودن با لهويات و مجالس فسق، سبب تقييد مفهوم غنا به مقارنات و نفى شمول افراد ديگر نمى شود.
افزون بر آن شايع بودن و مقارن بودن آن گاه عنوان و طبيعت را مقيّد مى كند كه
1 . محقّق سبزوارى; كفاية الاحكام; ج 1، ص 432-433.