پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص149
و بسيارى آن را به عنوان يك احتمال معنايى نقل كرده اند.(1) بر اين اساس در طيّب بودن غنا شك پديد مى آيد; زيرا احتمال مى رود كه شارع طيّب بودن آن را امضا نكرده باشد و نصوص حرمت غنا هرچند مورد انكار واقع شود، احتمال يادشده را تقويت مى كند، از اين رو تمسّك به عموم طيّبات براى جواز غنا از مصاديق بارز تمسّك به عموم در شبهه مصداقيه براى عام است و چنين حكمى اعتبار شرعى ندارد.
ثانياً، به فرض آنكه طيّبات در آيه يادشده تنها به معناى شىء لذّت آور باشد، عموم آن به آيات و روايات تفسيرى كه بر حرمت غنا دلالت دارد تقييد شده است و در صورت شك در تقييد و تخصيص، به اين دليل كه آن ادلّه به صورت قطعى بر حرمت غنا دلالت ندارد، مورد شبهه مصداقيه براى مخصّص پيش مى آيد كه در اين صورت نيز نمى توان به عموم طيّبات براى جواز غنا استدلال كرد; زيرا ظهور دليل مخصّص (آيات بهويژه روايات تفسيرى) بر حرمت غنا به نص است و ظهور عموم طيّبات بر جواز غنا به اصالة العموم است. بديهى است تمسّك به اصالة العموم متوقّف است بر احراز عدم شمول دليل مخصّص نسبت به مورد شبهه. و كسى نمى تواند احراز كند كه غنا به طور قطع مشمول آيات و روايات منع نمى گردد.
بهويژه آنكه خود مستدل پذيرفته است كه بر اساس برخى از آيات، دست كم اجتناب از غنا مستحب است.(2) و اين به معناى آن است كه غنا از حوزه طيّبات خارج و به حوزه خبائث وارد شده است، هرچند خباثت آن از ديدگاه يوسف قرضاوى نه در حدّ حرمت كه در حدّ كراهت و استحباب اجتناب است.
1 . ابن عربى; احكام القرآن; ج 2، ص 32. شيخ طوسى; التبيان; ج 1، ص 260 و ج 3، ص 443. قطب راوندى; فقه القرآن; ج 2، ص 261.
2 . يوسف قرضاوى; فقه الغناء و الموسيقى; صفحات 35 و 37.