پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص146

افزون بر آن اگر ظاهر حديث يادشده پذيرفته شود، لازمه اش تعطيلى مطلق باب اجتهاد است; زيرا اكتفا به آنچه خداوند به عنوان حلال و حرام فرموده و نيز آنچه را كه به ظاهر قرآن كريم حكمى براى آن بيان نكرده است اگر حلال و يا مباح باشد، ديگر نيازى به اجتهاد براى تبيين حكم حوادث واقعه نيست.

بر اين اساس مقصود واقعى روايات يادشده اين نيست كه هر موضوعى كه خداوند حكم آن را به صراحت بيان نكرده است، مورد عفو است، بلكه مراد اين است كه خداوند اگر از طريق بيان قواعد كلّى و مناطات احكام حكم موضوعى را بيان نكرده است، آن گاه تصرّف در آن مباح و يا حلال است. در حقيقت روايات يادشده حكم اشيا را به صورت مطلق بر اباحه قرار نداده است; بلكه پس از تبيين و اجتهاد فقيهان و يأس از دست يابى به حكم اشيا، حكم اباحه را براى آنها ثابت دانسته است.

2. آيات قرآن

طرفداران حلّيت غنا به برخى از آيات قرآن استدلال كرده اند.

آيه يكم

«ويُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبـتِ ويُحَرِّمُ عَلَيهِمُ الخَباثَ…»:(1) پاكيزه ها را برايشان حلال و پليدى ها را بر آنان حرام مى كند… .

استدلال كنندگان به آيه يادشده بر اين باورند كه خداوند در اين آيه طيّبات را حلال كرده است، طيّبات جمع مُحَلّى به لام و به معناى اشيا لذّت آور است. پس آيه همه اشياى لذّت آور را حلال كرده است و چون غنا يكى از مصاديق طيّبات است، پس آيه غنا را نيز حلال كرده است.


1 . اعراف: 157.