پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص137
موسيقى را نمى توان تحريم كرد مگر آنكه اعانت بر حرام و يا وسيله ارتكاب حرام، يا آنكه موجب ترك واجبى شود.(1)
يوسف قرضاوى نيز بر اين باور است:
تا وقتى نصّى صريح و صحيح از جانب خدا و رسول او نيامده است، قلب انسان نسبت به حرام دانستن چيزى آرامش پيدا نمى كند و ما بر اساس اصل اباحه از هر گونه تكليفى برى الذمّه هستيم و غنا نيز از اين اصل مستثنا نيست.(2)
وى مانند غزالى، بحثى را مطرح مى كند و در آن قيود و شرايطى كه در غنا بايد مراعات شود، ذكر مى كند.(3)
برخى از فقيهان شيعه نيز حرمت غنا را ذاتى ندانسته اند. فيض كاشانى(قدس سره)مى گويد:
«الذى يظهر من مجموع الأخبار الواردة اختصاص حرمة الغناء و ما يتعلق به من الأجر و التعليم و الاستماع و البيع و الشراء كلّها بما كان على النحو المتعارف المعهود فى زمن الخلفاء من دخول الرجال على النساء و تكلّمهنّ بالباطل و لعبهنّ بالملاهى من العيدان و القضيب و غيرها دون ما سوى ذلك من أنواعه…»:(4) از مجموع رواياتى كه درباره غنا آمده است به دست مى آيد كه حرمت غنا و آنچه متعلّق به اوست مانند: مزد آواز خواندن، آموزش، شنيدن آن و خريد و فروش كنيزان خواننده، به غنايى اختصاص دارد كه در زمان بنى اميه و بنى عباس
1 . محمود شلتوت; الفتاوى; ص 414.
2 . يوسف قرضاوى; فقه الغناء و الموسيقى; ص 137.
3 . همان; ص 187-196.
4 . فيض كاشانى; الوافى; ج 17، ص 218.