پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص134
مجلسى است كه خدا به اهل آن نظر نمى كند و غنا از جمله چيزهايى است كه خداى عزّوجلّ درباره او فرموده است: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِى…».
اين روايت از نظر سند مانند روايت قبلى درخور اعتماد است; زيرا بر فرض مجهول بودن مهران بن محمّد و حسن بن هارون، چون روايت را محمّدبن ابى عمير نقل كرده است، مى توان به آن اعتماد كرد.
روايت يادشده از نظر دلالت نيز تمام است; زيرا امام نخست اهل غنا را از كسانى مى داند كه خداوند به آنها نظر رحمت نمى كند، سپس آيه شريفه را بيان مى كند كه خداوند به اهل غنا وعده عذاب داده است.
از رواياتى كه ذيل آيه يادشده بيان شد، استفاده مى شود: اوّلاً، اين روايات از نظر سند قابل اعتمادند. ثانياً، از نظر دلالت بر حرمت غنا نيز خدشه اى بر آنها وارد نيست و اشكال دلالى ندارند. ثالثاً، لهوالحديث از نظر روايات تفسيرى معناى عام و جامعى دارد كه به عنوان علّت براى هر موضوع و مصداقى ثابت شود; مانند غنا حرمت آن نيز ثابت مى گردد.
در يك جمع بندى كلّى مى توان نتيجه گيرى كرد كه آيات قرآن به تنهايى بر حرمت غنا دلالت دارد و روايات تفسيرى يا تطبيقى تأييد كننده يا انشا كننده حكم حرمت براى غناست.