پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص109

از اين آيات استفاده مى شود كه همه آنچه به عنوان صفات عباد الرحمان بيان شده است الزامى نيستند، بلكه برخى الزامى و برخى غير الزامى اند. بر اين اساس لغو در آيه، عبارت خواهد بود از: هر كار عبث و بيهوده اى كه شامل مكروهات و محرّمات مى شود و عبادالرحمان به صورت مطلق از عبث دورى مى كنند.

پاسخ اين است:

اوّلاً، خداى متعال در مقام بيان دستور العمل جامعى براى مسلمانان است كه در بر دارنده الزامات اعتقادى، اخلاقى و عملى است; بر اين اساس گام برداشتن خاشعانه و دورى از تكبّر دستورى اخلاقى است كه بر هر مسلمانى رعايت آن لازم است.

ثانياً، بر فرض تسليم كه آيات يادشده مشتمل بر مجموعه اى از دستورهايى است كه همگى از نظر تكليفى بر يك وزان نيستند، از سياق خود آيه نمى توان صرف نظر كرد; زيرا در يك آيه دو صفت را براى مؤمنان بيان كرده است; يكى پرهيز از زور «و الذين لا يشهدون الزور» كه به معانى دروغ، گواهى باطل و… تفسير شده است و غنا نيز از مصاديق زور دانسته شده است و ديگرى لغو است «واِذا مَرّوا بِاللَّغوِ مَرّوا كِرامـا» كه آن نيز يا به غنا تفسير شده است، يا غنا از مصاديق آن است. از اين رو چنان كه دروغ، گواهى باطل و… حرام است، لغو در آيه نيز بايد حرام باشد.

لازم به يادآورى است كه ادّعاى ياد شده، سبب اين نيست كه گفته شود هر لغوى حرام است، بلكه مراد اين است كه تنها لغو موجود در آيه كه يكى از مصاديق آن غناست به دلالت سياق آيات يا آيه از محرّمات است.

2. انشايى بودن جمله خبرى

هرچند جمله «وَ إِذَا مَرُّواْ بِاللَّغْوِ مَرُّواْ كِرَامًا» جمله خبرى است، ولى در مقام