پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص94

است و كيفيّت باطل، كه عبارت از غناست، به ادّعا، داخل در كلام باطل باشد.(1)

3. ممكن است مراد از قول زور، قول مشتمل بر باطل باشد، اعم از آنكه به نحو اشتمال كلام بر مدلول باطل يا به نحو اشتمال موصوف بر صفت باطل باشد; بنابراين قول زور گاهى به جهت اشتمال بر مدلول باطل، كلام باطل است مانند: دروغ، گواهى باطل و… و گاهى به اعتبار صفت باطل، كلام باطل است، مانند: غنا. سپس امام خمينى اين احتمال را به روايات نزديك تر مى داند و مى گويد: ظاهر روايات اين است كه قول زور غناست يا غنا از قول زور است. اين در صورتى درست است كه قول زور به اعتبار صفت هم قول زور باشد. ايشان مى گويد: در اين صورت غنا به صورت مستقل محكوم به وجوب اجتناب است.

از تعبيرات امام خمينى استفاده مى شود كه وى نيز معتقد است كه قول زور داراى معناى واحدى است و آن اينكه آن معنا در حكم علّت محقّق بر هر مصداقى انطباق پيدا كند، محكوم به وجوب اجتناب خواهد بود و آن معناى واحد، عبارت از كلامى است كه منحرف كننده از حق است، حال يا آن كلام خودش كلام باطل بوده و منحرف كننده از حق است، يا از صفت و كيفيّت باطل برخوردار است و سبب انحراف مى گردد.

2. ظهور آيه

از ظاهر امرِ «اجتنبوا» استفاده مى شود كه اجتناب از قول زور واجب است;


1 . مجاز لغوى آن است كه لفظ با وجود قرينه در معناى غير حقيقى به كار مى رود، ولى در حقيقت ادّعايى لفظ در معناى مجازى به كار نمى رود، بلكه با تصرّف عقلى به صورت ادّعايى در معناى حقيقى استعمال مى شود; براى نمونه، استعمال اسد در رجل شجاع، به قرينه شجاعت و قدرت، استعمال در غير ما وضع له و به اصطلاح مجاز لغوى است، ولى اگر استعمال كننده، رجل شجاع را به منزله اسد فرض كند، در اين صورت استعمال لفظ اسد در رجل شجاع به صورت ادّعايى در معناى حقيقى و ما وضع له خواهد بود.