پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص90

مصاديق آن از جمله غنا را شامل مى شود.

3. روايات يادشده از نظر سند قابل اعتمادند; زيرا دو روايت يكم و دوم (اگر دو روايت باشند) از يك طريق حسن و از طريق ديگر صحيح اند، امّا روايت أبى الجارود در تفسير على بن ابراهيم به دو دليل زير قابل اعتماد است;

يكم، بر فرض آنكه تفسير موجود و منسوب به على بن ابراهيم تلفيقى است از القائات على بن ابراهيم به شاگرد خودش (ابوالفضل العباس بن محمّد بن القاسم بن حمزة بن موسى بن جعفر(عليه السلام)) و احاديث امام باقر(عليه السلام)كه عباس از ابو جارود نقل كرده است،(1) بر اساس ديدگاه برخى مى توان به احاديث ابوجارود اعتماد كرد; چنان كه محقّق معاصر آيت اللّه معرفت ـ با اينكه راوى را (ابو العباس) فرد مجهولى مى داند ـ مى گويد:

اين تفسير در ذات خودش اشكال ندارد و در مجموع تفسيرى نفيس است (فالتفسير فى مجموعه تفسير نفيس…)(2) در ضمن مى گويد:

روايات تفسيرى أبى الجارود (على رغم عقيده باطل او) مستقيم و بدون اشكال است (غير انّ المأثور من تفسيره مستقيم لابأس به)،(3) در حقيقت نام برده، اين مطلب شايع را كه على بن ابراهيم از كسى كه موثّق نباشد نقل روايت نمى كند، پذيرفته است.

دوم، آنكه آية اللّه خويى(رحمه الله) در تحقيق خود با حمايت از نظر شيخ مفيد(قدس سره)مبنى بر اينكه أبى الجارود از بزرگانى است كه نمى توان طعنى و ايرادى بر آن وارد كرد، مجموع رواياتى را كه در آنها أبى الجارود تضعيف شده است، ضعيف دانسته است.(4)


1 . جعفر سبحانى; كليات فى علم الرجال; ص 313 – 314.

2 . محمّدهادى معرفت; التفسير والمفسرون; ج 2، ص 327.

3 . همان; ص 327.

4 . سيّد ابوالقاسم خوئى; معجم رجال الحديث; ج 8، ص 335.