پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص83

بررسى دلالت آيه بر حكم غنا

اكنون بايد بررسى شود كه چگونه آيه يادشده بر حرمت غنا دلالت دارد. به نظر مى آيد از چند راه مى توان ادّعا كرد كه آيه يادشده به حرمت غنا دلالت دارد:

1. تحقيق مناط(1)

براى استدلال به آيه يادشده، صرف نظر از روايات، بايد به يك نكته به عنوان مبناى اساسى توجّه داشت و آن اينكه هرچند در روايات، متون تفسيرى و منابع فقهى، براى كلمه «زور» مصاديقى ذكر شده است، ولى هيچ گاه ذكر مصاديق دليل آن نمى شود كه «زور» به آن مصاديق اختصاص يابد. بلكه ذكر مصاديق متفاوت، خود اماره روشنى است به اينكه براى «زور» مى توان معناى عام و جامعى بيان كرد كه در برگيرنده همه معانى يادشده باشد، چنان كه صاحب مجمع البيان(رحمه الله) آن را


1 . تحقيق مناط كه در آن علّت به طور مشخّص بيان شده است در برابر تنقيح مناط و تخريج مناط قرار دارد. تنقيح مناط آن است كه علّت اصلى همراه با ويژگى ها و صفات ديگرى بيان مى شود، فقيه با الغاى ويژگى ها و صفاتى كه در جعل حكم دخيل نيستند، علّت اصلى را مشخّص و منقّح مى كند; براى نمونه، خداوند خطاب به همسران پيامبر، آنان را از ملايم سخن گفتن با اجنبى نهى كرده، و دستور داده است كه به نحو معروف و شايسته سخن گويند: «يـنِساءَ النَّبىِّ… فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَيَطمَعَ الَّذى فى قَلبِهِ مَرَضٌ وقُلنَ قَولاً مَعروفـا»; «اى زنان پيامبر… پس در گفتار نرمى منماييد كه آن كس كه در دلش بيمارى است ]در شما[ طمع كند و به شيوه پسنديده سخن بگوييد» (احزاب: 32) پس از الغاى خصوصيّات مخاطب، زمان و مكان و… دو حكم يادشده (به نرمى سخن نگفتن زنان با اجنبى و بر اساس معروف تكلّم نمودن)، مشخّص مى گردد كه علّت اصلى، جلوگيرى از طمع انسان مريض القلب است; با الغاى خصوصيّات، دو حكم يادشده، براى ساير زنان مسلمان ثابت مى گردد.

تخريج مناط آن است كه علّت حكم بيان نشده است و فقيه آن را استخراج و استنباط مى كند و بر اساس آن حكم را براى ساير موارد مشابه، ثابت مى نمايد.

قياسى كه بر اساس تخريج مناط ظنّى باشد از نظر فقيهان شيعه باطل است (مجدد شيرازى; تقريرات; ج 1، ص 169. محمّدحسن بجنوردى; القواعد الفقهيه; ج 2، ص 288. فاضل تونى; الوافيه; ص 239 – 240).