پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص64

از اين رو قيد شأن و اقتضا را اضافه كرده است تا موارد ديگر را نيز شامل شود.

به نظر مى آيد قيد طرب آورى فى الجمله از قيد شأنيّت و اقتضا بى نياز مى كند; زيرا هرجا طرب آورى فى الجمله باشد، معنايش اين است كه هرچند نسبت به برخى طرب آور است، ولى نسبت به برخى به دليل موانع و به رغم اقتضا، طرب آور نيست.

2. طرب بالفعل

مراد از طرب بالفعل، آن است كه هرفردى در حال شنيدن آواز غنايى، حالت طرب به وى دست دهد. آوازهاى غنايى به طور معمول اين ويژگى را دارند كه شنونده آن تحت تأثير قرار مى گيرد و بالفعل حالت طرب به وى دست مى دهد، بديهى است كه در اين صورت آن صدا محكوم به حرمت است.

3. طرب عرفى

مقصود كسانى كه براى اثبات معناى غنا فهم عرف را ميزان قرار داده اند، اين است كه اگر عرف صدايى را طرب آور تشخيص دهد، حكم غنا براى آن صدا ثابت خواهد شد. بر اين اساس اگر از نظر عرف صدايى خفّت آور باشد، ولى نسبت به برخى از افراد طرب آور نباشد، آن صدا حكم غنا را پيدا خواهد كرد.

از مجموع آنچه در توضيح تعريف منتخب بيان شد، اين نتيجه به دست مى آيد كه موضوع غنا، صداى انسانى است كه افزون بر نيكويى و معنادارى به گونه اى خوانده شود كه ترجيع آن سبب عارض شدن طرب و خفّت در نفس انسان گردد، اعم از اينكه بالفعل و در حال حاضر ايجاد طرب كند، يا آنكه در حال حاضر نسبت به برخى طرب آور باشد و نسبت به بعضى ديگر طرب آور نباشد، يا آنكه عرف آن صدا را طرب آور بداند.