پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص56
حرمت هر دو موضوع، آيات و رواياتى است كه لهو و لغو را حرام مى داند، نمى توان آن دو موضوع را يكى دانست.
براساس ظاهرِ عباراتِ شيخ مى توان گفت كه وى مدّعى است كه آواز غنايى بنفسه حرمتى ندارد، بلكه حرمت آن به دليل تناسب آن با مجالس لهو است. اين بيان در حقيقت به بيان فيض كاشانى برمى گردد كه براى غنا حرمت نفسى قائل نيست. توضيح اين مطلب ذيل نقد تعريف امام خمينى از غنا آورده شد.
با بررسى تعريف هاى گوناگون و نقدهاى وارد بر هريك از آن تعريف ها بهتر است غنا به گونه اى تعريف شود كه جامع و تا حدود زيادى از اشكالات موجود در ساير تعاريف به دور باشد. بهترين تعريف براى غنا اين است كه گفته شود: غنا صداى بامعنا، نيكو، داراى ترجيع و طرب آور انسان است.
اين تعريف، جامع افراد و مانع اغيار است; زيرا واژگان به كار رفته در آن مانند مركّبِ هدفدارى اند كه ماهيّت موضوع غنا را تشكيل مى دهند، به صورتى كه اگر يكى از قيود يادشده نباشد، موضوع غنا منتفى مى گردد.
اكنون به تحليل واژگان دخيل در موضوع غنا كه در تعريف منتخب آمده مى پردازيم و نقش هريك از آنها را تشريح مى كنيم. واژگان دخيل در تعريف يادشده به ترتيب بحث و بررسى، عبارت اند از: صداى انسان، بامعنا، نيكوى داراى ترجيع و طرب آور.
اين قيد، هرچيزى را كه از جنس و مقوله صوت و آواز انسان باشد، شامل