پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص55

(البتّه اين واژگان از آيات قرآن گرفته شده است): (فكلّ صوت يكون لهواً بكيفيّته ومعدوداً من ألحان أهل الفسوق والمعاصى، فهو حرام وإن فرض أنّه ليس بغناء وكلّ ما لا يعدّ لهواً فليس بحرام وإن فرض صدق الغناء عليه فرضاً غير محقّق، لعدم الدليل على حرمة الغناء إلاّ من حيث كونه باطلاً ولهواً وزوراً).

نقد تعريف يادشده

تعاريف يادشده و نيز كلام شيخ انصارى در موضوع غنا، ناتمام و در حقيقت خروج از موضوع است; زيرا:

1. مشخّص نشده است كه مراد از صدا در آن تعاريف، خصوص صداى انسان است، يا صداى حيوان و ابزار موسيقى نيز اراده شده است.

2. در تعاريف يادشده به صداى داراى ترجيع و يا صداى برخوردار از لحن لهوى اكتفا شده است و قيد طرب آورى از تعريف حذف گرديده است، در حالى كه طرب آورى از شرايط صدايى است كه حكم غنا را دارد.

3. موضوع مورد نزاع، صدايى است كه به حدّ غنا رسيده باشد و موضوع مورد تحريم در كلام شيخ انصارى و نيز تعريف هاى يادشده، آوازى است كه به صورت لهو و لغو يا در مجالس لهو خوانده شود، هرچند آن آواز غنا نباشد; در اين صورت حرمت آن آواز از حيث غنابودنِ آن نيست، بلكه از حيث لهوى بودن يا متناسب بودن آن با مجالس لهو و معصيت است.

در اينجا در حقيقت دو موضوع، متفاوت از يكديگر است; يكى صداى نيكو با ترجيع و طرب آورى كه موضوع غناست، و ديگرى آواز لهوى، يا متناسب بودن با مجالس لهو، هرچند آن آواز طرب آور نباشد. اين صدا به عنوان غنا حرام نيست، ولى به عنوان لهوى بودن و تناسب با مجالس لهو حرام است. صرف اينكه دليل