پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص48
نيست كه آن صدا غنا باشد، بلكه اگر صدايى باشد كه (لو خُلِّى وطبعه) ويژگى هاى غنا را ندارد و در عين حال مناسب مجالس لهو است، آن صدا حرام است.
بر همين اساس شيخ انصارى مى گويد:
هر صدايى كه كيفيّت لهوى داشته باشد و از آوازهاى اهل فسق و معصيت باشد، حرام است، هرچند فرض شود كه آن صدا غنا نيست (فكل صوت يكون لهواً بكيفيّته ومعدوداً من الحان أهل الفسق والمعاصى فهو حرام وإن فرض أنّه ليس بغناء).(1)
بر اين اساس، آوازى كه لهو و متناسب با مجالس اهل فسق باشد (هرچند عنوان غنا بر آن صدق نكند) حرام است; ولى حرمت آن به جهت تناسب با مجالس لهو است.
به تعبير ديگر لهو واژه اى است كه براساس تحقيق، معنايى واحد و جامع، ولى مصاديق گوناگونى دارد و هر مصداق به تنهايى موضوعى مستقل براى لهو است. در اينجا نيز غنا يك مصداق از مصاديق لهو است و تناسب با مجلس لهو، مصداقى ديگر; از اين رو دليلى ندارد كه اگر صدايى به عنوان تناسب با مجالس لهو مصداق لهو قرار گرفت، مصداقِ غنا هم تحقّق يافته باشد.
2. اگر معتقد شديم كه حرمت صداى ترجيع دار و طرب آور، مقيّد است به اينكه متناسب با مجالس لهو باشد، در حقيقت حرمت غنا را مقيّد كرده ايم به صورت اجتماع آن با حرام ديگرى كه عبارت است از: تناسب با مجلس و آداب لهو و ملاهى.
اين بيان سبب برگشت نظر امام خمينى به نظر فيض كاشانى است; به اعتقاد فيض حرمت غنا و متعلّقات آن، مقيّد است به اينكه به گونه زمان بنى اميه و
1 . شيخ انصارى; المكاسب; ج 1، ص296.