پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص44
پسنديده اند. در اين تعريف دو واژه در تحقّق غنا دخيل دانسته شده است; يكى واژه ترجيع و ديگرى واژه طرب.
با توجّه به تعريف يادشده، روشن مى شود كه هيچ يك از دو واژه ترجيع و اطراب به تنهايى براى تحقّق مفهوم غنا كفايت نمى كند; ازاين رو شيخ انصارى پس از آنكه تعريف مشهور را پسنديده، مى گويد:
صرف كشيدن صدا در حالى كه داراى ترجيع و طرب نباشد لهو نيست، بلكه اگر كشيدن صدا همراه با ترجيع باشد ولى طرب آور نباشد، نيز لهو محسوب نمى شود.(1)
همچنين اصل اباحه و نيز اصل برائت اقتضا مى كند كه صداى بدون طرب غنا نيست; از اين رو ممكن است گفته شود: قاعده عقل عملى، مقتضى اخذ به تعريف مشهور و جريان اصل برائت و اباحه در ديگر موارد است.
تعريف مشهور از غنا به رغم جامعيّتى كه نسبت به ديگر تعاريف دارد، داراى ابهام است; زيرا:
1. مشخّص نشده است كه مراد از صوت مورد نظر در تعريف، خصوص صداى انسان است يا اعم از صداى انسان، حيوان و ابزار موسيقى. در صورتى كه اعم از صداى انسان باشد، اين اشكال وارد مى شود كه صداى حيوان و ابزار موسيقى از تعريف و موضوع غنا خارج است.
2. در اين تعريف بيان نشده است كه صدا در غنا بايد معنادار باشد، يا صداى مهمل را نيز شامل مى شود.
1 . شيخ انصارى; المكاسب; ج 1، ص 292.