پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص38

بلكه مراد آنان اين است كه غنا آن ترجيعى است كه مقتضى طرب باشد.(1)

شيخ انصارى بر اين اساس كه ترجيع داراى مراتب است و ترجيع صدا، غير از غناى محرّم است، معتقد است كه ميان رواياتى كه ترجيع را در قرائت قرآن نهى كرده اند(2) و رواياتى كه ترجيع را در قرائت قرآن تجويز كرده اند،(3) منافاتى وجود ندارد; زيرا ترجيع انواعى دارد و مقصود رواياتى كه از ترجيع نهى كرده اند، ترجيعى است كه به حدّ غنا برسد.(4)

پس اگر ترجيع به حدّى نرسد كه سبب غنا شود، يعنى سبب تحقّق خفّت در انسان نشود، آن ترجيع حرمتى ندارد. بديهى است مقصود شيخ از «انواع»، همان مراتب است.

اگر بر فرض، رواياتِ منع ترجيع تمام باشد، در اين صورت ادلّه حرمت ترجيع و ادلّه جواز ترجيع با يكديگر تعارض مى كنند و پس از تساقط ادلّه، بايد به اصل رجوع كرد و اصل، مقتضى جواز و حليّت صداى داراى ترجيع است. محقّق نراقى مى گويد:

عدم ثبوت كون الغناء هو الترجيع، بل يقال: هو الصوت المشتمل على الترجيع كما فى كلام جماعة من أهل اللغة مع أنّ الوارد فى بعض الأخبار المذكورة الأمر بالقرائة بالحزن أو بصوت حزين وفى بعضها تحسين الصوت ولا شك أنّ الترجيع أحد أفراد القرائة بالحزن والتحسين أيضاً فيحصل التعارض على التقديرين ويرجع إلى الأصل المقتضى للجواز.(5)


1 . شيخ انصارى; المكاسب; ج 1، ص 292 – 293.

2 . كلينى; الكافى; ج 2، ص 614. حرّ عاملى; وسائل الشيعه (آل البيت); ج6، ص 210.

3 . الكافى; ج2، ص616. وسائل الشيعه(آل البيت); ج6، ص 211 – 212.

4 . شيخ انصارى; المكاسب; ج 1، ص 310.

5 . نراقى; مستند الشيعه; ج14، ص148.