پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص37
و در غير اين صورت حرام نخواهد بود.
3. روايتى كه بر حرمت ترجيع آورده شد، اثبات نمى كند كه ترجيع به صورت مطلق حرام است، بلكه آن روايت، ترجيعى را حرام كرده است كه به حدّ غنا برسد (يرجّعون القرآن ترجيع الغناء…). اين روايت بيانگر صحّت برداشت يادشده از مفهوم ترجيع و ذومراتب بودن آن است; زيرا در روايت آمده است كه پس از پيامبر(صلى الله عليه وآله) اقوامى مى آيند و قرآن را به گونه ترجيع غنايى قرائت مى كنند. اين تعبير بيانگر آن است كه ترجيع غيرغنايى نيز وجود دارد كه مورد نهى نيست.
4. رواياتى داريم كه در آنها قرائت قرآن با صداى داراى ترجيع تجويز، بلكه امر شده است. حال اگر صداى داراى ترجيع به طور مطلق غنا باشد، قرائت قرآن با صداى داراى ترجيع نيز حكم غنا را پيدا مى كند و حرام خواهد بود. در روايتى صحيح، ابوبصير مى گويد: امام باقر(عليه السلام)فرمود: «ورجّع بالقرآن صوتك فإنّ اللّه يحبّ الصوت الحسن يرجّع به ترجيعاً».(1)
همچنين در برخى از روايات، امر شده است كه قرآن با قرائت حزين يا با صداى حزين خوانده شود و در بعضى از روايات، امر به نيكوكردن صدا در قرائت قرآن آمده است. بدون شك ترجيع در قرائت، از مصاديق قرائتِ حزين و نيكويى صداست. براساس اين گونه روايات، تعريف غنا به ترجيع و كشيدن صدا تمام نخواهد بود.
از اين رو (كه صرف صداى با ترجيع، مساوى با غنا نيست) شيخ انصارى نظر كسانى را كه در غنا صرف ترجيع را كافى دانسته اند، توجيه كرده، چنين مى گويد:
كسانى كه ترجيع را به تنهايى در تعريف غنا ذكر كرده اند، مرادشان اين نيست كه طرب را به هيچ وجه در تعريف غنا لازم نمى دانند،
1 . كلينى; الكافى; ج 2، ص 616.